چکیده:
نیابت گرفتن در کارهای روزمره، امری عادی، عقلایی و حتی در مواقعی ضروری است؛ به ویژه در جوامع امروزی که به سبب پیشرفتهای مادی و تغییر سبک زندگی، وابستگی مردمان به یکدیگر بسیار بیش از پیش شده است. اما آیا دربارة امور شرعی نیز مکلف میتواند برای خود نایب بگیرد و وظیفهای را که بر عهدة خود دارد، به شخص دیگری واگذار نماید؟ این مسئله به طور جدی در فقه اسلامی بحث و بررسی شده است و فقیهان شیعه و سنی، به بیان احکام مذهبی خویش، با توجه به ادلة مورد پذیرش خود پرداختهاند. در نوشتار پیش رو، به یکی از موارد نایب گرفتن در فقه اسلامی، از دیدگاه اهلسنت پرداخته شده که «نیابت در حج» است. فقیهان سنی در برخورد با این مسئله، دو دیدگاه ارائه کرده و هریک استدلالهایی آوردهاند؛ یک دیدگاه موافق نیابت در حج است و دیدگاه دیگر مخالف. با بررسی ادلة هر دو گروه، این نتیجه حاصل شد که نیابت گرفتن در حج، مطابق آموزههای اسلامی است و شریعت نبوی بر صحت آن تاکیده کرده است.
خلاصه ماشینی:
اما آيا دربارة امور شرعي نيز مکلف ميتواند براي خود نایب بگيرد و وظيفهاي را که بر عهدة خود دارد، به شخص ديگري واگذار نمايد؟اين مسئله به طور جدي در فقه اسلامي بحث و بررسي شده است و فقيهان شيعه و سني، به بيان احکام مذهبي خويش، با توجه به ادلة مورد پذيرش خود پرداختهاند.
2. نيابت در اصطلاح فقيهان اهلسنت، با شرح و تفصیل به شناساندن معناي اصطلاحي نيابت نپرداختهو تعريفهايي که در برخي مواقع ارائه کردهاند، جامع و مانع نيست؛ براي نمونه زرقاني مينويسد: انجام و به وقوع پيوستن چيزي به جاي منوبٌ عنه که در اين حال انجام آن چيز از عهدة منوبٌ عنه ساقط ميشود.
اما اگر در امور عبادي باشد، اصل اين است که هيچ کس نميتواند از شخص ديگري نيابت کند و تکليف را از گردن ديگري ساقط کند؛ مگر اينکه دليل بر صحت نيابتش اقامه نماید.
روايات ديگري نيز گزارش شده است که به جهت پرهيز از اطالة کلام، بيان نميشود (همان، ج2، ص218 ؛ ج2، ص140؛ ج5، ص125؛ ج7، ص126؛ ج8 ، ص150؛ ابن ماجه، بيتا، ج2، ص971).
حج از آن منوبٌ عنه است اين ديدگاه مورد پذيرش فقيهان حنفي (کاساني، بيتا، ج3، ص272؛ حصکفي، 1415ق، ج2، ص602)، شافعي (نووي، بيتا[ب]، ج7، ص110) و حنبليهاست (بهوتي، 1409ق، ج2، ص399 و397؛ ابن تيميه، 1413ق، ج2، ص238).
ادلة اين ديدگاه الف) طبق این سخن خداوند متعال که فرمود: {وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى} نایب در حقيقت همان حجگزار است؛ اوست که سعي و تلاش میکند و براي منوب عنه فقط پاداش و اجر همياري و تعاون در امر حج است (مغربي، 1416، ج3، ص7).