چکیده:
حوضۀ آبریز زایندهرود در منطقۀ مرکزی ایران از مناطق دارای مسئلۀ ناپایداری منابع آب است. در دهۀ اخیر، منابع آبی حوضه کاهش یافته است؛ به طوری که بخشی از طول رودخانه در قسمت میانی و پاییندست جریان آب خشک شده یا بهصورت موقتی درآمده و تخصیص آب کشاورزی به اراضی زراعی این بخشها کاهش شدیدی یافته است. در این پژوهش، تغییرات کاربری زمین از طریق تحلیل تصاویر ماهوارهای لندست در دو دورۀ زمانی سالهای 2000 و 2014 که منطبق بر دورۀ زمانی قبل و بعد از وقوع ناپایداری منابع آب حوضۀ زایندهرود بود، بررسی شده است. محقق محدودۀ مورد مطالعه را مشخص و به سه قسمت بالا، میانی و پاییندست تقسیم کرده و در قالب شش کاربری با هم مقایسه کرده است. طبق نتایج پژوش، همراه با وقوع ناپایداری منابع آب، طی این دو دهه کاربری ساختوساز و مسکونی در کل محدوده افزایش و کاربری مرتع در کل محدوده کاهش یافته است. پوشش کشاورزی در بالادست افزایش، ولی در بخشهای میانی و پاییندست کاهش یافته و برعکس، کاربری بایر و خالی از پوشش در بالادست کاهش و در بخشهای میانی و پاییندست افزایش یافته است. با توجه به نتایج پژوهش میتوان بخشی از ناپایداری منابع آب کشاورزی در حوضه را به گسترش سکونتگاهی، افزایش مصارف آب در کل محدوده و افزایش کشاورزی در بالادست حوضه نسبت داد.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش از طریق تحلیل تصاویر ماهواره ای، تغییرات کاربری زمین در حوضۀ زاینده رود به تفکیک سه بخش بالا، پایین و میان دست ، در دو دورة سال های ٢٠٠٠ و ٢٠١٤ بررسی میشود.
در زمینۀ بررسی تغییرات کاربری زمین از طریق تصاویر ماهواره ای، پژوهش هایی به شرح زیر صورت گرفته است : نجم الدین و همکاران (٢٠١٤) با بررسی حوضۀ آبریز کابل طی سال های ٢٠٠٠تا٢٠١٠ به این نتیجه رسیده اند که همراه با توسعۀ اقتصادی، سطوح زیر کشت کشاورزی، علفزارها و مناطق مسکونی افزایش یافته است ؛ در حالی که مناطق جنگلی، سطوح آبی و زمین های بایر یا خالی از 1.
تغییرات بارش در ایستگاه چلگرد زاینده رود در دورة ٩٥-١٣٧٠ تعیین محدودة مورد مطالعه در این پژوهش بر اساس اهداف مدنظر، برای بررسی تغییرات کاربری زمین (Land Use) حوضه ، با توجه به اهداف پژوهش ، میزان تأثیر و تأثر رودخانه با حوضۀ اطراف خود و پراکندگی سکونتگاه های انسانی، با درنظرگرفتن نظر کارشناسی، محدودة مورد مطالعه در Google earth ترسیم و محدوده با توجه به وضعیت جغرافیایی، به سه بخش تقسیم شده است .
در این زمینه ، ابتدا محدودة مورد مطالعه به شش کاربری «کشاورزی، ساخت وساز و مسکونی، مرتع ، بیابان و اراضی خالی از پوشش ، سطوح آبی و باتلاق » تقسیم شده و تحولات کاهش یا افزایش آن در دو دورة سال های ٢٠٠٠ و ٢٠١٤ و در سه سطح بالادست ، پایین دست ، بخش میانی و کل حوضه مقایسه و ارزیابی شده است .