چکیده:
اهل حق که«یارسان» نیز نامیده شده اند جریانی اعتقادی مذهبی هستند که در تقسیم بندی کلامی ذیل مذهب تشیع به حساب آورده شده اند. این جریان با تصوف مناسبات گوناگون داشته و آثاری از تفکرات زرتشتی و مزدیسنا در آن به چشم می خورد. زمان پیدایش این جریان را قرن دوم ه.ق. دانسته اند، اما بعدها در قرن هفتم ه.ق. این آیین تجدید شده، آیین خاصی برای آن در نظر گرفته می شود. نظام تداوم این تجدید در قالب تشکیل خاندان های یازده گانه از فرزندان سلطان اسحاق بوده است. این خاندان ها در اصل اعتقادات کلی با یکدیگر اشتراک دارند و در جزئیات برخی مسائل دیگر افتراقاتی دارند. در تحقیق حاضر، این اشتراکات و افتراقات تبیین خواهد شد. در نگارش مقاله، علاوه بر استفاده از منابع دست اول و کمیاب اهل حق، از مطالعات میدانی متعدد نیز بهره برده شده است.
خلاصه ماشینی:
بنا بر قولی سلطان اسحاق از نوادگان میرسید علی همدانی است ، چنانکـه در قـرن دوم هجری اولین اصول این تفکر را بهلول ماهی پایه ریزی کرد و پس از گذشت چنـد دوره تاریخی (شامل دورههای تاریخی باباجلیل ، باباسرهنگ ، شاهخوشـین ، بابانـاوس و شاهویسقلی) در حدود قرن هفتم هجری به دست سلطان اسحاق تجدید و تقویت شـد (مصاحبه با سید کرمالله شاهابراهیمی، قسمت اول، کرمانشاه، ۹۴/۸/۲۳).
برخی از صاحب نظران اهل حق معتقدند تنها گویش «هورامی» (اورامی) گویش مقدس یارسان اسـت و کـلامهـایی هـم کـه در مراسم آیینی خوانده میشود باید با این گویش اجـرا شـود (مصـاحبه بـا سـید رحمـت اللـه شاهابراهیمی، قسمت دوازدهم ، کرمانشاه، ۹۴/۸/۹).
با وجود اینکه برای ورود اهل شریعت به آیین یارسان در متون اهل حق سند کلامی وجود دارد اما برای ورود اهل طریقت و بالأخص خاکسار سند کلامیای وجود نـدارد (مصاحبه با سید سیف علی عالیقلندری، قسمت چهارم، کرمانشاه، ۹۴/۸/۲۵) و این مسئله ناشی از توافقی بوده که در برهه ای از تاریخ بین خاکسار و خاندان شاههیـاس بـه وجـود آمـده است .
حال با توجه به قداست تنبور نزد اهل حق ، رویکرد افراد مختلـف از خانـدانهـای مختلف به آن متفاوت است ، چنانکه به عقیده برخی آنچه با این ساز اجرا میشود باید در ۷۲ مقامی که از دیرباز در سنت یارسان بوده محدود شود (مصاحبه با یکی از مطلعان از طریقت خاکسار، قسمت سیزدهم ، کرمانشاه، ۹۴/۸/۲۸).