چکیده:
فلسفه موسیقی شاخه ای از فلسفه است که با نگاهی عمیق و بنیادین به مسائل و پرسشهای مطرح در هنر موسیقی و تجربه موسیقایی افراد میپردازد. با توجه به این نکته، در این نوشتار، به بررسی چگونگی فرآیند رشد و ظهور احساس در موسیقی با توجه به سه دیدگاه رایج در این موضوع یعنی تجلی، احساس و تحریک پرداختیم. موسیقی یکی از انتزاعیترین و غیرتقلیدیترین هنرها محسوب میشود که قدرت برانگیختن و القای احساسات مختلف در انسان را دارد. آهنگساز، احساس خود را از طریق گامها و نتهای موسیقی به صدا در میآورد تا حس درونی خود را روی صحنه اجرا به همگان اعلام کند بیآنکه از زبان گفتار استفاده کند. شنونده نیز موسیقی را میشنود و با توجه به معنایی که از آن دریافت میکند احساسات درونی خود را در واکنش به موسیقی بروز میدهد و در این واکنش احساسی، مخاطب از احساسات و تجربیات واقعی خود در زندگی نیز تاثیر میپذیرد. به این شکل که به واسطه موسیقی برخی واقعیات زندگی خود را تخیل و تصور کرده و سپس، در تجربه موسیقایی خود واکنش احساسی از خود نشان میدهد.
خلاصه ماشینی:
احساسـاتي کـه از آثـار هنـري تفسـير و برداشـت واضح است که اکثـر آهنـگ سـازان و مصـنفان تحت تاثير احساسات خود به سـاخت يـک اثـر و آهنگ نميپردازند و چنين چيزي ميان همه رايج و 1 Expression 2 Arousal مرسوم نيست ، زيرا همواره اين امکـان وجـود دارد تئوري تحريک که مصنف در لحظه ساخت اثر درگيـر احساسـات موسيقي زبان برانگيختگـي احسـاس و آشـکار خاصي باشد که اتفاقا آن احساسـات مصـنف را از کننده اثرات فيزيولوژيک مخاطب هنگام تجربـه آن تمرکز بر روي ساخت اثر مورد نظرش دور کنند و است .
همچنــين ، موســيقي احســاس اســت يعنــي وي در آن لحظه است و مصنف قصد انتقـال هـيچ موسيقي احساسي را در شنونده بر ميانگيزد؛ البتـه معنايي را از طريق آهنگ به مخاطبان خويش ندارد بر حسب دارا بـودن ويژگـيهـاي A, B, C يعنـي و ممکن اسـت حتـي مصـنف اصـلا قصـد انتقـال ويژگيهايي که با اصطلاحات فنـي موسـيقي قابـل احساسات خود را در اثر نداشته باشد يا اين کـه در تعيين باشند.
علـت عـدم واکـنش نقدي که به اين نظريه وارد است اين است که ، مخاطب به موسيقي در اين مـوارد ايـن اسـت کـه اگر هيچ گونـه ارتبـاطي ميـان احساسـاتي کـه بـه موسيقي هيچ احساسي را در فرد بر نمـيانگيـزد و واسطه موسيقي تجربه ميشود و احساسات تجربـه در نتيجه اگر آثاري در موسيقي وجود داشته باشـد شـده در زنـدگي واقعـي وجـود نداشـته باشـد مـا که با اين که غم انگيز هستند واکنش متناسب بـا آن چگونه قادر هستيم احساسات خود از يـک آهنـگ غم را در شنونده بر نيانگيزند.