چکیده:
غزل یکی از قالبهای پرکاربرد شعرفارسی است. این قالب در ادوار مختلف شعری مورد توجه شاعران بوده است. پس از انقلاب اسلامی ایران (1357 خورشیدی)، شاعران اقبال تازهای به غزل نشان دادهاند بطوری که اندیشه و احساس آنها در این قالب نمود پیدا کرده است. غزل امروز ( نئوکلاسیک)، در اشعار فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی، حسین منزوی و منوچهر نیستانی و محمدعلی بهمنی و قیصر امینپور و نیز شاعران جوانتر ازجمله مهدی فرجی، حامد عسگری، محمد رضا طریقی و شهراد(حسین) میدری دیده میشوند. در این مقاله، پژوهشی سبک شناختی بر روی اشعارمیدری (با تکیه بر غزلیات) انجام شده است. در این جستار موضوعاتی از قبیل موسیقی شعر، ساخت ترکیبات تازه، موسیقی بیرونی، کناری و درونی، واج آرایی، واژههای پربسامد، باستانگرایی، تشبیه، استعاره، تلمیح و مولفه فکری شاعر بررسی شده است.
Lyrics is one of the most functional forms of Persian poem. This form has been considered in different periods of Persian poem by the poets. After Islamic Revolution of Iran, The poets showed a new interest to the lyric so that their thought and feelings appeared in this form in their poems. Today’s lyric (Neoclassic) roots in Forogh Farokhzad , Simin Behbehani , Hossein Monzavi and Manochehr Nistani and Mohammad Ali Bahmani and Ghaysar Amin poor. In 80 th & 90 th decades, however, The younger poets like: Mehdi Faraji, Hamed Asgari, Mohammadreza Tarighi and Shahrad (Hossein) Meydari paid special attention to this form of poem. In this essay, a stylistic study (relying on lyrics) has been performed on the Meydari, s poems. In this research. The subjects like the musical aspect of the poem, creating the new combination of words, external music lateral & internal, phonemic orientation, frequent words (terms), archaism, metaphor, simile, allusion and the rational thought of the poem have been evaluated.
خلاصه ماشینی:
از جمله «حواس آسمان »، «بغض لگدمال » و «جنگل لیمو بنان » در ابیات زیر: حواس آسمانت پرت روی شیشه های مه سکوتت جار و جنجال کسی باشد که دیگر نیست (میدری، ١٣٩٥) شود هرخوشه اش روزی شرابی هفتصد سـاله اگر بغضت لگدمال کسی باشد که دیگرنیست (همان ) جنگل لیمو بنان مردمک هایت چه بکـر مخمل سبزیکه دشتستان تر ازاین حرفهاست (همان ) موارد بیشتر: ابروی جلاد / اندوه زغال / بالش بازو / بانو شراب / پیرهن نازک نارنج / چشم تریاکی / چشمه یاقوت بهشت / خمره چشم / خسته تر از ساعت / خمره بوسه / خوشبختی کال / سیب آرزو / قلکی از بی نیازی / قوس شهرآشوب / منقل آغوش / نان داغ گردن / نت های باران خورده / هاشور رقصا رقص ٣-٢- واژه های پربسامد واژه ها نمایندگان فکری انسانها هستند و اندیشه در مجسمه های کلمات ظهور میکند و نشانگر ذهن و ماوراء دیدگاه افراد است .
کلمات پر بسامد غزلیات میدری عبارتند از: دل ، شب ، چشم ، عشق ، رقص ، بوسه ، زیبا، شعر، صبح ، باران ، عاشق ، غزل ، ماه ، برگ ، گریه شراب ، چای ، محشر، آسمان ، بهار، سیب ، آغوش ، فنجان ، لب ، ناز، عطر، شیرین ، عسل ، قدیم ، طلا، دختر، سرمه با توجه به بسامد کلمات بالا در غزلیات میدری، این اندیشه و فکر تقویت میشود که در شعرش اندیشه خوشباشی و دریافت لحظات کنونی و دریافت دم به چشم میخورد.