چکیده:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ارتباط با خانواده همسر در زنان و مردان انجام گردید. بدین منظور یک پرسشنامه اولیه طراحی و برروی یک نمونه 735 نفری (385 زن و350 مرد) که به شکل نمونهگیری در دسترس از شش شهر بزرگ ایران انتخاب شده بودند اجرا شد. تحلیل دادهها نشان داد که بین زنان و مردان در ابعاد مختلف رابطه با خانواده همسر تفاوتهای معناداری موجود است.
بین زنان و مردان در برآورد سهم خانواده همسر در تعارضات زناشویی (03/2=Z، 001/0>P)، میزان توهین به خانواده همسر در جریان مشاجره با همسر (70/1=Z، 006/0>P) و اطلاعرسانی به خانواده همسر درباره اختلافات زناشویی (256/18=، 003/0>P) تفاوت معناداری مشاهده شد. زنان نسبت به مردان رابطه خود را با خانواده همسر بیثباتتر (927/21=، 001/0>P) و کیفیت آن را پایینتر (76/1=Z، 004/0>P) و رضایت کمتری نسبت به آن گزارش کردند (46/5- =t، 001/0>P).
زنان بیش از مردان اعتقاد داشتند که خانواده همسـرشـان از آنها انتظـارات غیـرمعـقـول دارنـد (04/5=، 02/0>P) و در حوزههای بیشتری با آنها تعارض پیدا میکردند. در مورد شیوههای حل تعارض با خانواده همسر، روشهای مورد ترجیح در هر دو جنس، نشان ندادن واکنش علیرغم ناراحتی بود. اما زنان بیشتر از مردان شیوههای کاهش تماس و رفت و آمد، درخواست مداخله از همسر و عدم ابراز واکنش را مورد استفاده قرار میدادند. در حالی که مردان از روشهای نادیده گرفتن تعارض و یا گفتگوی مستقیم بیشتر از زنان استفاده میکردند. نتایج این پژوهش نشان داد که در هر دوجنس، افراد با مادر و خواهر همسر خود بیشتر رابطه مطلوب برقرار میکنند. همچنین در هر دو جنس، بیشترین احتمال برقراری رابطه نامطلوب با مادر همسر و پس از آن همشیر غیرهمجنس با همسر وجود داشت. پدر همسر پایینترین رتبه را در برقراری رابطه مطلوب یا نامطلوب دارا بود. جمعبندی نتایج تحقیق نشان میدهد که زنان روابط نامطلوبتری را به نسبت مردان با خانواده همسرشان تجربه میکنند. محققان این یافته را از جنبههای روانشناختی، جامعهشناختی و فرهنگی مورد بحث قرار دادهاند و تاکید داشتهاند که با توجه به نقش مهم کیفیت رابطه با خانواده همسر در موفقیت یا شکست ازدواج زوجین ایرانی، نیاز به طراحی مداخلات خاص درمانی یا پیشگیرانه و حساس به جنسیت و فرهنگ در این حوزه کاملا محسوس است.
خلاصه ماشینی:
محققان اين يافته را از جنبه هاي روانشناختي ، جامعه - شناختي و فرهنگي مورد بحث قرار دادهاند و تاکيد داشته اند که با توجه به نقش مهم کيفيت رابطه با خانواده همسر در موفقيت يا شکست ازدواج زوجين ايراني ، نياز به طراحي مداخلات خاص درماني يا پيشگيرانه و حساس به جنسيت و فرهنگ در اين حوزه کاملا محسوس است .
مقايسه ارتباط با خانواده همسر در زنان و مردان متأهل ايراني /٩/۹ مقدمه نتايج پژوهش هاي انجام شده در ايران که به بررسي عوامل دخيل يا مرتبط با ناسازگاري زناشويي و طلاق در زوجين ايراني پرداخته اند، نشان مي دهند که عواملي هم چون متغيرهاي جمعيت شناختي ، خصوصيات روانشناختي ، دورههاي تحول زندگي ، عوامل فرهنگي و اجتماعي ، مسائل اقتصادي، مشکلات جنسي ، متغيرهاي بين زوجين و بالاخره متغيرهاي بين خانوادهها در پيش بيني ناسازگاري زناشويي و طلاق نقش مهمي ايفا مي کنند (بوالهري، رمضانزاده، عابدينيا، نقي زاده، پهلواني و صابري، ١٣٩١؛ فروتن و جديدميلاني ، ١٣٨٧؛ صادقي ، مظاهري، موتابي و زاهدي، ٢٠١٢؛ مظاهري، صادقي ، روشن ، اشتريان، احمدي، حميدي و همکاران، ١٣٨٧).
سپس يکي از خيابانهاي محله هاي مورد نظر انتخاب مي شد، به منازل خيابان مذکور مراجعه شده و پس از مقايسه ارتباط با خانواده همسر در زنان و مردان متأهل ايراني /١٣/۱۳ اطمينان از دارا بودن شرايط شرکت در تحقيق هر يک از ساکنين منزل و رضايت آنها نسبت به شرکت در پژوهش ، به آنها پرسش نامه داده مي شد.