چکیده:
هدف پژوهش، طراحی الگویی برای پرورش کارکنان با اشتیاق در بخش دولتی ایران بود.
روش
روش پژوهش شامل فراترکیب، پیمایش و نظام خبره فازی و جامعه آماری در روش فراترکیب 158 مقاله، در روش پیمایش 1039 نفر از کارکنان سه اداره کل استان آذربایجان غربی و در روش الگوسازی ریاضی 20 نفر از کارکنان بود. نمونه گیری در فراترکیب، انتخاب 65 مقاله از میان 158 مقاله از مجله های معتبر داخلی به زبان فارسی از سال 1389 تا 1395و خارجی به زبان انگلیسی از سال 2003 تا 2016، در روش پیمایش انتخاب 290 نفر از کارکنان و در روش الگو سازی ریاضی انتخاب 20 نفر از کارکنان برای تکمیل ابزار پژوهش بود. برای تعیین اعتبار مقیاس از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و نیز برای اعتبار همگرا از محاسبه همبستگی و پرسشنامه 56 گزینه ای تائید شده توسط خبرگان در بهار 1396 استفاده شد. برای تعیین پایایی ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی بازآزمایی محاسبه و پس از حذف 6 پرسشنامه ناقص و 3 داده پرت، داده های 281 آزمودنی ازطریق رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد.
یافته ها
نتایج نشان داد که ضریب مسیر کل بین متغیر مکنون فرهنگ ایرانی-اسلامی و حالت های روان شناختی (375/0 =β، 001/0 =P) و ضریب مسیر غیرمستقیم بین مولفه های شرایط شغلی (125/0 =β، 001/0 =P) ، شخصی (134/0 =β، 01/0 =P) و سازمانی (231/0 =β، 002/0 =P) با متغیر اشتیاق کارکنان مثبت است.
نتیجه گیری
از آنجا که جامعه هدف، ابعاد و مولفه ها و شاخص های استخراجی روش فراترکیب را تائید کرد؛ بنابراین توجه به مولفه های دارای وزن عاملی بالاتر در اشتیاق کارکنان می تواند ظرفیت های روان شناختی بیشتری را در آن ها خلق کند.
خلاصه ماشینی:
Assistant Professor, Department of Industrial Management, Qazvin Branch, Islamic Azad University, Qazvin, Iran Abstract Aim: The aim of this study was to design a model to nurture enthusiastic employees in the Iranian public sector.
يافته ها: نتايج نشان داد که ضريب مسير کل بين متغير مکنون فرهنگ ايراني-اسلامي و حالت هاي روان شناختي (٠/٣٧٥ =β، ٠/٠٠١ =P) و ضريب مسير غيرمستقيم بين مؤلفه هاي شرايط شغلي (٠/١٢٥ =β، ٠/٠٠١ =P)، شخصي (٠/١٣٤ =β، ٠/٠١ =P) و سازماني (٠/٢٣١ =β، ٠/٠٠٢ =P) با متغير اشتياق کارکنان مثبت است .
امروزه اشتياق کار پايين کارکنان در سازمان هاي سرآمد، به يکي از مهم ترين نگرانيهاي مديريت منابع انساني تبديل شده است (ضياء الديني و رمضاني قوم آبادي، ١٣٩٢).
با توجه به آنچه بيان شد؛ هدف اصلي اين پژوهش طراحي الگويي براي پرورش کارکنان با اشتياق در بخش دولتي ايران و پاسخگويي به سؤال هاي زير بود.
از نتايج به دست آمده از تحليل نظام فازي اين پژوهش ميتوان نتيجه گرفت که سازمان براي به حداکثر رساندن ميزان کارکنان با اشتياق خود ميبايست از ترکيب متفاوتي از ابعاد الگو استفاده کند.
نتايج اين پژوهش نشان داد که در مقوله شرايط شغلي، امتياز مؤلفه استقلال و آزادي عمل در الگو بالاتر از مؤلفه هاي حمايت سرپرستان و توسعه حرفه اي است و نيز مشخص شد که شرايط شغلي به عنوان عامل تعيين کننده در اشتياق شغلي کارکنان سازمان هاي دولتي نقش چشمگيري دارد.
در مقوله شرايط شخصي الگوي اين پژوهش ، امتياز مؤلفه هاي خودکارامدي، تاب آوري و عزت نفس که از عوامل مؤثر بر پرورش کارکنان با اشتياق است ؛ بالاتر بود.