چکیده:
مطالعات نشان دادند که مسؤولیتپذیری اجتماعی شهروندان برای توسعهی پایدار و افزایش کیفیت زندگی شهروندان ضروری است. از این رو مطالعهی مسؤولیتپذیری اجتماعی شهروندان در فضاهای شهری و عوامل و ساز و کارهای مؤثر در آن به سنت جا افتادهای در جامعهشناسی تبدیل شده است. در این مقاله عوامل اجتماعی-فرهنگی مؤثر بر مسؤولیتپذیری اجتماعی شهروندان منطقهی 4 تهران بررسی شده است. روش بکار رفته در این مقاله پیمایش بوده و دادهها به وسیلهی پرسشنامهی محققساخته از 400 نفر شهروند جمعآوری شدهاند. یافتهها حاکی از آن هستند که میانگین مسؤولیتپذیری در بین پاسخگویان 57 از 100 است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند که متغیرهای رضایتمندی اجتماعی (بتا= 281/0)، وضعیت شغلی (بتا= 270/0)، آگاهی شهروندی (بتا=240/0)، دینداری (بتا=212/0)، سن (بتا=194/0)، و میزان استفاده از رسانهی فراملی (بتا= 110/0-) به ترتیب بر مسؤولیتپذیری اجتماعی اثر معنادار داشته و با توجه به مقدار ضریب تعیین تعدیل شده قادرند تا 38 درصد از تغییرات آن را برآورد نمایند. در این تحقیق از نظریههای مختلف جامعهشناسی مثل نظریهی دین دورکیم، تعهد اجتماعی پاسونز، نظریهی تبادل، نظریهی شهروندی هابرماس و نظریههای رسانه برای تبیین یافتههای تحقیق استفاده به عمل آمد.
خلاصه ماشینی:
با وجود این ، تحلیل گران دیگـری هسـتند کـه معتقدنـد کـه رشـد آگاهی فردی از هویت شهروندی در وضعیت کلان شهری جدید، خود مبنایی منحصـر بـه فرد برای تقویت احساس تعلق و مسؤولیت پذیری اجتماعی فراهم میآورد.
با توجه به بحث به عمل آمده و اشاره هایی کـه بـه صـورت اجمـالی بـر مسـائل پیرامـون موضوع مسؤولیت پذیری اجتماعی صورت گرفتـه ، ایـن تحقیـق در نظـر دارد کـه عوامـل اجتماعی مؤثر بر مسـؤولیت پـذیری اجتمـاعی شـهروندان منطقـه ی ٤ تهـران را بـا اتخـاذ رویکردی جامعه شناسانه بررسی نماید.
در پژوهش سبحانی نژاد و فردانش (١٣٧٩) در رابطـه بـا "مسـؤولیت پـذیری اجتمـاعی در برنامه ی درسی کنونی دوره ی ابتـدایی ایـران " آشـکار شـد کـه توجـه بسـیار نـاچیزی بـه مسؤولیت پذیری اجتماعی در برنامه ی درسی ایران شده است .
مرور پژوهش های پیشین نشان از این امر مهم دارد که مسـؤولیت پـذیری بـه عنـوان یـک ضرورت زندگی شهری در جامعه ی مدرن با بسیاری از شـاخص هـا و مؤلفـه هـای زنـدگی اجتمـاعی در تعامــل اسـت .
در جبهـه ی مقابـل کسـانی هستند که ضمن پذیرش این مهم که میزانی از فردگرایی برای توسـعه و مـدرن شـدن لازم است ، به این نکته اعتقاد دارند که عصر مدرن ماهیتا مـلازم بـا مـرگ پیونـدها، تعلـق هـا و احساسات اجتماعی نیست ، بلکه صورت های نوینی از پیوندهای اجتمـاعی کـه بـر اسـاس صمیمیت ، آزادی و تفاهم شکل گرفته در جامعه ی مدرن نیز خواهد بود.