چکیده:
فرایند ساخت نمونه از سوی یادگیرنده رویکردی تلفیقی به منظور درک مهارتهای علمی، اجتماعی، معرفتشناختی و شناختی در آموزش علوم است. هدف این پژوهش طراحی و اجرای الگوی یادگیری مبتنی بر نمونهسازی در درس علوم است. در طراحی این الگو از اصول طراحی محیطهای یادگیری نمونهسازی و فناورانه و سایر اصولی بهره گرفته شده است که به منظور افزایش یادگیری مفهومی و کنشهای نمونهسازی در دانش آموزان مدنظر است. به همین منظور الگوی مورد نظر با بررسی پژوهشها و منابع موجود در زمینه یادگیری مبتنی بر نمونهسازی، بهویژه چگونگی آن در یادگیری مفاهیم و کنشهای نمونهسازی در درس علوم به شیوه طراحیپژوهی و با بهرهگیری از مشورت متخصصان تعلیم و تربیت و شماری از معلمان طراحی شده و مورد بازبینی قرار گرفته است تا امکان اجرای آن در کلاس فراهم شود. به منظور اجرای الگوی طراحی شده، روش شبه آزمایشی پیشآزمون - پس آزمون با گروه گواه به کار رفته است. نمونه پژوهش شامل 50 دانشآموز دختر پایه هشتم شهر تهران بوده و برای تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره بهرهگیری شده است. براساس یافتههای پژوهش، میزان یادگیری مفهومی دانش آموزانی که با الگوی طراحی آموزشی یادگیری مبتنی بر نمونهسازی آموزش دیدهاند، بیشتر از دانش آموزانی است که به شیوه متداول آموزش دریافت کردهاند. میزان یادگیری کنشهای نمونهسازی دانش آموزانی که با الگوی یادگیری مبتنی بر نمونهسازی آموزش دیده اند، بیشتر از دانش آموزانی است که با شیوه متداول آموزش دیدهاند.
خلاصه ماشینی:
به همين منظور الگوي مورد نظر با بررسي پژوهشها و منابع موجود در زمينه يادگيري مبتني بر نمونه سازي، به ويژه چگونگي آن در يادگيري مفاهيم و کنشهاي نمونه سازي در درس علوم به شيوه طراحيپژوهي و با بهره گيري از مشورت متخصصان تعليم و تربيت و شماري از معلمان طراحي شده و مورد بازبيني قرار گرفته است تا امکان اجراي آن در کلاس فراهم شود.
بدين صورت که ابتدا الگوي مورد نظر با بررسي پژوهشها و منابع موجود در زمينه يادگيري مبتني بر نمونه سازي، به ويژه چگونگي آن در يادگيري مفاهيم و کنشهاي نمونه سازي در درس علوم به شيوه طراحيپژوهي و با بهره گيري از مشورت متخصصان تعليم و تربيت و شماري از معلمان طراحي شده و مورد بازبيني قرار گرفته است .
آمار توصيفي قبل از ارائه متغير مستقل (الگوي مبتني بر نمونه سازي) از دانش آموزان هر دو گروه پيش آزمون يادگيري مفهومي و کنشهاي نمونه سازي گرفته شد که داده هاي توصيفي آن در جدول شماره ٢ و ٣ آمده است .
نتيجه اين پژوهش نشانگر آن است که به کارگيري رويکردهاي نمونه سازي با توجه به اصول مطرح شده در پژوهش ميتواند به مثابه رويکردي کنش -محور پاسخگوي ضعف مفهومي دانش آموزان ، به ويژه ضعف آنها در درک و انجام کنشهاي علمي باشد.
Modeling-based learning in science education: Cognitive, metacognitive, social, material and epistemological contributions.
Examining learning through modeling in K-6 science education.
Modeling-oriented assessment in K-12 science education: A synthesis of research from 1980 to 2013 and new directions.