چکیده:
فاعلیت انسان و چگونگی ارتباط آن با اراده الهی از دیرباز مورد توجه متکلمان و فیلسوفان بوده است. متکلمان اهل سنت با مبانی گوناگون، گرایش های جبرگرایانه یا تفویضی را در قالب تقریرهای مختلفی تبیین کرده اند. این مقاله با بررسی این گرایش ها در تلاش است میزان هم خوانی آن ها را با نظریه «امر بین الامرین» روشن سازد. هرچند قرائت هایی که به صراحت از جبر یا تفویض حمایت می کنند، هیچ گونه قرابتی با نظریه امر بین الامرین ندارند، اما تبیین برخی متکلمان اگرچه بر فاعلیت انسان تاکید دارد، نهایتا این تفاسیر یا به جبر انجامیده، یا آن که تبیین آن ها عقیم و بی نتیجه مانده است. تفسیر برخی متکلمان دیگر اهل سنت نیز، چیزی جز تناقض گویی نیست، زیرا فعل انسان را هم مخلوق خداوند می دانند و هم تاکید می کنند خود فعل خدا نیست.
خلاصه ماشینی:
H1واکاوی قرابت قرائتهای متکلمان اهل سنت /H1 همچنانکه پیش از این اشاره شد، اندیشمندان فرقههای گوناگون کلامی اهل سنت، مانند: جوینی، فخر رازی، ابنقیم، عبدالوهاب شعرانی، شیخ محمد عبده، شلتوت و ابومنصور ماتریدی، تبیینهای گوناگونی از رابطۀ فاعلیت انسان با فاعلیت خداوند ارائه کردهاند که نزدیکی و قرابت بسیاری با نظریۀ امر بین الأمرین دارد.
فخر رازی در تفسیر خود نیز قول به جبر محض و قدر محض را رد کرده و نظر صحیح را همان نظریۀ «امر بین الأمرین» دانسته است و انسان را در افعال خود فاعل میداند، منتها نه فاعل مستقل، بلکه فاعلی که به وسیلۀ قدرت و داعیهای که خداوند در او ایجاد میکند افعالش را انجام میدهد (رازی، 1440ق، 20: 260).
برخی دیگر از متکلمان مانند ماتریدیه، تفسیری که از کسب ارائه میدهند، شبیه به نظریۀ «امر بین الأمرین» است و آن را «کسب» نام میگذارند، اما تفسیری که مبدع نظریۀ کسب (ابوالحسن اشعری) از آن ارائه کرده است، غیر از امر بین الأمرین است؛ مثلا کمالالدین بیاضی و ملا علی قاری (قاری، 1417ق: 114) میگویند: خلق در جایی است که فاعل مستقلا فعل را انجام دهد و کسب در جایی است که فاعل از خود استقلالی ندارد.
2. تبیین چگونگی اختیار: همانگونه که در تبیین نظریات مختلف دانشمندان اهل سنت مانند فخر رازی (رازی، 1440ق، 20: 260) مطرح شد، هرچند تلاش کردهاند فاعلیت انسان را حقیقی قلمداد کنند، ولی وقتی خواستهاند این فاعلیت را در توضیحی با قضا و قدر الهی جمع کنند، این توضیح آنان چیزی جز جبر و اضطرار برای انسان باقی نگذاشته است.