چکیده:
عصر حاضر, عصر رقابت است. عصری که در آن برای کسب جایگاهی بهتر در مدیریت
هزینهها, کسب درآمد بیشتر و افزایش کارآیی و اثربخشی در فعالیتهای تولیدی و تجاری,
بیوقفه تلاش میشود. همچنین فرایند جهانی شدن و گسترش بازارهای مصرفء
افزایش تعداد رقبا و نیز شدت رقابت» بیش از سایر عوامل, اهمت دادن و توجه مضاعف
به مفاهیمی مانند رقابتپذیری را ایحاب مینماید. همین الزام موجب شدهاست تا بنگاههاء
صنایع و کشورهای مختلف برای ارتقای رقابتپذیری خوده شناسایی عوامل موّثر بر
رقابتپذیری و تقویت آن تلاش کنند. این مضمون در صنایع خلاق نیز صادق است زیرا
محصولات و بنگاههای فعال در صنایع خلاق, بیش از دیگر صنایع در رقابت با یکدیگر
برای تصاحب بازارهای مختلف هستند و آنهایی میتوانند سهم خود را در بازار حفظ کنند
یا ارتقا دهند که از توان رقابت بالایی برخوردار باشند. یکی از مدلهای پرکاربرد درحفظ
و ارتقای رقابتپذیری» مدل الماس پورتر است» که در این پژوهش آن را بررسی میکنیم
و پیشنهادهایی به سیاستگذاران بازیها جهت کمک به رقابت محصولات ملی بازیها با
تولیدکنندگان بینالمللی ارائه میدهیم.
خلاصه ماشینی:
پیشبینی فروش بازیهای ویدئویی تا سال 2020 میلادی (نیوزوو، 2017) با توجه به آنچه گفته شد باید اذعان داشت که رقابت و حفظ و ارتقای رقابتپذیری در این صنعت، اگر از سایر صنایع دشوارتر نباشد، قطعا سادهتر نخواهد بود و باید به صورت جدی و مستمر و با استفاده از ابزارها و روشهای نوین مدیریت، برای سودآوری و حفظ موقعیت رقابتی خود در بازار، برنامهریزی و اقدام اساسی کرد.
چنانچه یکی از مهمترین شرایط و نیازمندیهای هر صنعت برای بقا در بازار داخلی و خارجی، ارائه محصولاتی است که قابلیت رقابت با محصولات موجود را داشته باشد و بنگاهها برای دستیابی به مشتریان بیشتر و در نتیجه افزایش سهم خود در بازار، باید بتوانند قابلیتهای رقابتی ویژهای در خود ایجاد نماید؛ زیرا در حالت عادی دستیابی به این اهداف به دلایلی از جمله محدودیتهای مالی، محدودیتهای زمانی، تخصص ناکافی، حضور رقبا و سایر موانع و محدودیتهای موجود، بسیار دشوار و سخت مینماید.
با توجه به موارد پیشگفته و نگاهی که به صنعت بازیهای رایانهای داشتهایم، این پژوهش تلاش میکند تا با استفاده از مدل ارائه شده توسط پورتر (الماس) و از منظر رقابتپذیری، صنعت بازیهای رایانهای کشور را بررسی کند و ضمن مشخص کردن عوامل رقابتپذیری در این صنعت، با ارائه پیشنهاد به مدیران سازمانها و مؤسسات بازیساز ایرانی، در ارتقای توان رقابت محصولاتشان با محصولات خارجی یاریرسان آنان باشد.
از آنجا که بعدتر، پورتر و اندیشمندان دیگر حوزه کسب و کار، مدل الماس را به فعالیتهای شرکتها و مؤسسات در فضای یک کشور یا حتی در طبقه یک صنعت به خصوص تعمیم داده و آن را قابل استفاده دانستند، این پژوهش نیز با نظرخواهی از اساتید و مدیران این صنعت، مدل اخیر را برای بررسی وضعیت رقابتپذیری صنعت بازیهای رایانهای برگزیده است.