چکیده:
یکی از جنبههای اعجاز قرآن، جنبه فصاحت و بلاغت آن است. در همین حال داستان بنیاسرائیل یکی از داستانهای مهم قرآنی و سرشار از نکات اخلاقی و تربیتی است که در بسیاری از سورههای قرآن مطرح شده است. سوال این است که استفاده از فنون و صنایع بلاغی و به طور خاص در داستان بنیاسرائیل در قرآن، چه تاثیری بر انتقال پیام یا محتوا دارد. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی، تاثیر این فنون و صنایع را در برخی آیات مرتبط با داستان بنیاسرائیل در قرآن بررسی کرده است. با بررسی این آیات مشخص میشود که قرآن فنون و صنایع بلاغی را به صورتی اعجازآمیز به خدمت گرفته است تا پیام و محتوا را به موثرترین شکل ممکن به مخاطبان منتقل کند. استفاده از این فنون، زیبایی، لطافت و تاثیر پیامهای قرآنی را چند برابر کرده است. از اسلوب به کاررفته در قرآن میتوان دریافت که استفاده از فنون و صنایع ادبی به ویژه برای بیان امور اخلاقی، تاثیر سخن را بر مخاطبان بسیار افزایش میدهد و پذیرش پیام آن را برای آنان آسان میکند.
خلاصه ماشینی:
این در حالی است که در داستان بنیاسرائیل در قرآن نیز همانند دیگر داستانها، صنایع و آرایههای ادبی فراوان به کار گرفته شده است تا پیام خداوند هر چه رساتر و مٶثرتر به مخاطبان منتقل شود.
در این مقاله نمونههایی از صنایع و آرایههای ادبی در آیات مربوط به مواجهۀ خداوند با حضرت موسی( و قوم بنیاسرائیل مطرح و تأثیر آنها بر انتقال پیام و محتوا بررسی شده است.
این تشبیه در عین حال نکتۀ بلاغی مهمی دارد که در کلمۀ «اسفارا» نهفته است؛ زیرا تورات پنج سفر است و قرآن در نهایت بلاغت برای تکمیل تشبیه گفته است: ( یحمل أسفارا( (کتابهایی را حمل میکند) تا همانندی و تناسب بین آنان و الاغ به طور کامل حاصل شود (مصری، 1412: 2/61).
آگاهی از زیباییهای ادبی به کاررفته در مواجهۀ خداوند با حضرت موسی( و قوم بنیاسرائیل از جمله با یهودیانی که همعصر پیامبر اسلام( بودند و تأثیر این زیباییها بر انتقال پیام و محتوای آیات، هم جنبۀ اعجاز ادبی قرآن را آشکارتر میسازد و هم اهمیت به کارگیری فنون ادبی و بلاغی را در بیان آموزههای تربیتی و اخلاقی نشان میدهد؛ زیرا قرآن علاوه بر اینکه کتاب زندگی و سعادت است، الگویی ادبی و بلاغی برای سخن گفتن تأثیرگذار با مردم نیز هست.