چکیده:
هدف پژوهش حاضر، تبیین نظریههای منبعث از نظریه انتقادی در حوزه مطالعات برنامهدرسی و کاربردهای آن است. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و برای دستیابی به دادههای معتبر از روش"بررسی مستندات"بهره گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که نظریههای کلیدی منبعث از نظریه انتقادی شامل، نظریه بازتولید، نظریه مقاومت و برنامهدرسی پنهان میباشند. نظریة بازتولید به دنبال ارائه این ایده است که نظام تربیتی در پوشش برنامهدرسی با فراهم کردن شرایطی خاص به بازتولید فرهنگ موجود پرداخته و در خدمت ایدئولوژی حاکم است. برنامه درسی پنهان به این امر اشاره دارد که در لوای برنامهدرسی مدرسه، نظام حاکم بهصورت پنهان اما آگاهانه دانشآموزان را در جهت مورد نظر سوق میدهد. نظریه مقاومت به این امر اشاره دارد که دانشآموزان طبقه پایین لزوماً در برابر برنامهدرسی مدرسه که به بازتولید وضع موجود مبادرت میکند، منفعل نبوده بلکه در برابر آن مقاومت میکنند؛ بنابراین اصلیترین نقشی که نظریه انتقادی در حوزه مطالعات برنامه درسی گذاشته، جهتگیری برنامهدرسی از پارادایم سنتگرایی به بازمفهومگرایی است. در این فضا نظریهپردازان با در دست گرفتن عَلَم سیاسی و مطرح کردن دیدگاههای نئومارکسیستی در برنامهدرسی این رشته را از فضای تکنیکی برنامهریزی درسی به مطالعات برنامهدرسی و حوزهای کاملاً متأثر از فرهنگ و سیاست قلمداد نمودند و معلمان را بهعنوان کارگزاران برنامهدرسی تحت عناوین کارگزاران و روشنفکران مردمی قلمداد کرده و آنها را موظف نموده تا بهعنوان کاری اخلاقی- سیاسی، نظام سیاسی را به چالش بکشند.
خلاصه ماشینی:
نظریه مقاومت به این امر اشاره دارد که دانشآموزان طبقه پایین لزوماً در برابر برنامهدرسی مدرسه که به بازتولید وضع موجود مبادرت میکند، منفعل نبوده بلکه در برابر آن مقاومت میکنند؛ بنابراین اصلیترین نقشی که نظریه انتقادی در حوزه مطالعات برنامه درسی گذاشته، جهتگیری برنامهدرسی از پارادایم سنتگرایی به بازمفهومگرایی است.
واژههای کلیدی: نظریه انتقادی، برنامه درسی، نظریه بازتولید، نظریه مقاومت، برنامه درسی پنهان Critical theory impact on the curriculum studies theorizing Sirus Mansoori, Mohammad Hasan Karimi, Majid Kowsary, Meimanat Abedini Baltork 1 Faculty Member of Educational Sciences, Islmic Azad University, Ardakan Branch, Ardakan, Iran.
بهطوریکه کمتر کتابی را میتوان درزمینة برنامهدرسی یا جامعهشناسی آموزشوپرورش یافت که بخشی از سرفصلهای خود را به موضوعات مربوط به نظریه انتقادی ازجمله پداگوژی انتقادی، برنامهدرسی پنهان، نظریه بازتولید، نظریة مقاومت اختصاص نداده باشد؛ بنابراین بهمنظور پاسخ به منشأ و خاستگاه نظریه انتقادی، میتوان به دیدگاههای مرتبط با مارکسیم و بهطور خاص مکتب فرانکفورت که محل تجمع نئومارکسیستها بود رجوع کرد و ورود این گفتمان در حوزة تخصصی مطالعات برنامه درسی با اثر مـایکل اپـل بـا عنـوان"ایـدئـولـوژی و بـرنـامـهدرسـی (Ideology and curriculum, 1979) " و اثر بولز و جنتیس با عنوان" آموزش مدرسهای در آمریکای سرمایهداری (Schooling in Capital American, 1976)" به اوج خود رسید؛ اما بحث اصلی مقاله حاضر دلالتهای نظری این نظریه بر برنامهدرسی است.
Tehran: jameah [Persian] Anyon, J(2006)Social Class, School Knowledge, and the Hidden Curriculum: Retheorizing reproduction,in: Ideology, Curriculum, and the New Sociology of Education: Revisiting the Work of Michael Apple.