چکیده:
پژوهش حاضر با هدف مفهوم پردازی برنامه درسی محیط کار به عنوان یک گفتمان مغفول یا نوظهور به صورت کیفی و با دیدی پدیدارشناسانه از نوع توصیفی انجام گرفت. برنامه درسی محیط کار پدیدهای است که وابسته به زمینه، متن و تابع بلوغ سازمانها بوده و شامل مجموعهای از مباحثات است که در بسترهای مختلف میبایست مورد تفسیر و تعبیر قرار گیرد. زیرا در فرآیند تولید گفتمانی برخی برخی گفتمانها، ممنوع یا سرکوب و برخی دیگر پذیرفته میشوند. از سویی تفاوت در بستر، عرصه و گفتمان های معین، موجب شکل گیری، دگرگونی و حتی دیگرگونی در گفتمان های برنامه درسی در محیط کار می شود. آنچه در این فرآیند مشهود است وجود برنامه درسی محیط کار به عنوان یک فرآیند مغفول است که فراسوی هر گفتمان آن، گفتمان دیگری وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
با این نگاه هدف برنامه درسی تربیت فارغالتحصیلانی دارای مهارتهای مطلوب و مورد نیاز صنایع مورد نظر و بهطور ویژه توسعه شایستگیهای رفتاری مانند اعتمادبهنفس، ارتباطات، مدیریت ارتباطات با مشتری و ابتکار عمل است (Fleming & Ferkins, 2006; Archer & Davidson, 2008; Martin & Hughes, 2009)؛ زیرا به همان ترتیبی که وظایف و فنآوری جدید ظاهر میشوند، افراد سازمانها نیز باید ظرفیت کسب و فراگیری سریع شایستگیها، دانش و مهارتهای مرتبط را در خود ایجاد کنند (Walton,2005) و ب) فهم برنامه درسی در فضای بیرون از نظام آموزش عالی از جمله جامعه و صنعت بهعنوان محل آزمون مفاهیم و دستاوردها؛ که در این محور برنامه درسی علاقهمند بهکارگیری رویکردهای نوین و حرکتی بیسابقه از برنامهریزی آموزشهای رسمی به سمت خلق فرصتهای غیررسمی برای یادگیری پایدار است که از آن تحت عناوین چون یادگیری در محیط کار یا برنامه درسی محیط کار یاد میشود که در پژوهش حاضر بر فهم برنامه درسی در محیط بیرون از دانشگاه و در سازمانها در قالب توصیف گفتمانهای موجود تأکید میشود.
منظور از گفتمان؛ متن و بستری است که در آن یک موضوع یا رشته مورد توجه قرار میگیرد (Fathi vajargah, 2014)؛ بنابراین فهم برنامه درسی محیط کار بهعنوان فرآیندی نظاممند، با هدف ایجاد تعهد به یادگیری مداوم از طریق شیوههای رسمی، غیررسمی، ضمنی و نیز فنّاوری، بسترهای لازم را برای بهبود مداوم سازمانی فراهم میآورد.
هدف اصلی برنامه درسی محیط کار عبارت است از توسعه شایستگیهای فنی و غیرفنی مورد نیاز کارکنان برای خبره شدن در کارشان و نیز انجام احسن وظایف کاری از قبل تعریف شده (Drohan, 2014).