چکیده:
نوشته حاضر به ویژگیها و ابعاد مرتبهای در اخلاق پرداخته که با وجود نقش کلیدی در تحول معنوی، کمتر مورد توجه بوده است. این رتبه در آیه 34 سوره حج با واژه «مخبتین» معرفی شده و به دلیل بسامد کم این واژه و مشتقات آن، مورد کمتوجهی بوده است. فقدان پژوهشی جامع در این زمینه، در کنار تمجید فراوان آیه یادشده از «مخبتین» و توصیفات روایات از آنان، لزوم پژوهشی دقیق را گوشزد میکند. روش کار در گردآوری محتوا افزون بر تحلیل مفاد بیانات واردشده درباره اخبات، استفاده از تبیینهایی است که در آیات، روایات و تفاسیر عناصر مفهومی مندرج در معنای اخبات، مانند خشوع و تواضع، طرح شده است. در تحلیل محتوا به روش استظهاری رایج در فقه پایبند بودهایم و نتایج در قالب پاسخ به پرسشهای معمول در ترسیم مقامات سلوک تنظیم شده است. یافتههای پژوهش، از وجود آموزههایی گسترده و عمیق درباره مقام اخبات حکایت دارد. این آموزهها از مقامی فراتر از مقام تقوا و احسان خبر میدهد که موجب وصال به رحمت حق میشود و سالک را از آفاتی چون غرور و عجب، مصون میدارد.< نتیجه پژوهش، ما را به این نکته واقف میکند که حلقه واسط میان مقام احسان و وصول به رحمت، عبور از مقام اخبات است. مقام اخبات از نگاهی ژرف به اعمال و به نسبت آن، با آرمانهای سالک خبر میدهد و ارتباطی متفاوت را در خلوت عبد و ربّ سبب میشود.
خلاصه ماشینی:
واژٔە «مخبت » ظرفيت معنايي لازم را براي ارائۀ همۀ اين مفـاهيم دارد و قـرآن از آن بـراي اشاره به مرتبه اي ديگر از سلوک استفاده کرده و معناي دقيقي بـه آن بخشـيده اسـت .
١. (ولکل أمة جعلنا منسکا ليذکروا اسم اللـه علي ما رزقهم من بهيمة الأنعام فإلـهکم إلـه واحد فله أسلموا وبشر المخبتين * الذين إذا ذکر اللـه وجلت قلـوبهم والصـابرين علـي مـا أصابهم والمقيمي الصلاة ومما رزقناهم نفقون )(حج /٣٤ـ٣٥) در اين آيه ، پس از اشاره به قرار دادن مناسکي براي اقوام مختلـف در توجـه بـه خـدا بـه هنگام استفاده از حيوانات اهلي، از اين نکته استفاده کـرده ، اشـتراک معبـود ميـان همـۀ ايـن گروه ها را نتيجه ميگيرد و از همگان ميخواهد که از او بپذيريم و فروتنان خاشع را بشارت ميدهد؛ و در ادامه ، آنان را با چند وصف توصيف ميکند.
۵. بيان تحليلي: در مراحل پيش از تحولاتي سـخن گفتـيم کـه گام بـه گام وجـود فـرد را درمينوردد و ساحت هاي وجودي او را فتح ميکند (غنوي، ۱۳۹۳: ۹۲)؛ پس از مواجهـه بـا دعوت ديني، نگاه فرد به خود، هستي و نقش خويش متحول شده ، با پذيرش ايـن دعـوت و همراهي با آن ، مرحلۀ نخست يعني اسلام شکل ميگيـرد.