چکیده:
میزان برخورداری از عوامل گوناگون از قبیل عوامل طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، نابرابریهای منطقهای را ایجاد یا آن را تشدید میکند. توجه به رهیافت توسعه متوازن و همه جانبه استانهای کشور، کاهش ناهمگونی و نابرابری و برقراری عدالت سرزمینی، سیاستگذاری و برنامهریزی برای تحقق هدفهایی که بر حسب ویژگیهای ساختاری، امکانات و محدودیتهای هر استان، تغییر میکنند، مستلزم مطالعه و شناخت خصوصیات هر استان با توجه به جایگاه آن در کل کشور است. در این پژوهش، جایگاه استانهای مختلف کشور در بخشهای « اجتماعی، فرهنگی و سیاسی »، «اقتصادی و تولیدی» و «زیربنایی و فنی»، از نظر سطح پیشرفت و توسعه یافتگی براساس روش K-meansبه عنوان یکی از روشهای «تحلیل خوشهای»مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتهاند. نتایج و یافتههای حاصل از رتبهبندی استانها به تفکیک شاخصهای مورد بررسی برای 31 استان کشور، بیانگر کسب جایگاههای متفاوت استانها میباشد. با تعیین سطوح ا پیشرفت استانها در سطوح پنجگانه، ضمن مشخص شدن وضعیت برخورداری استانها از منابع، امکانات و تسهیلات در هر بخش، اولویتهای استانها برای دستیابی به توسعه همه جانبه و متوازن مورد ارزیابی قرار میگیرد. بطور مثال درحالیکه استان اصفهان از نظر زیرساختها بسیار توسعه یافته تلقی میگردد، از نظر شاخصهای اقتصادی یا حتی شاخصهای اجتماعی در حال توسعه تلقی میشود. یا استان تهران با اینکه از نظر شاخصهای زیربنایی و شاخصهای اقتصادی، استانی توسعه یافته است در عین حال از نظر شاخصهای اجتماعی بسیار توسعه نیافته تلقی شده است.