چکیده:
قاعده نفی ظلم، موضوع یک نشست علمی در موسسه «مفتاح کرامت» است که توسط استاد صرامی، مطرح و از سوی استاد علی اکبریان مورد نقد و بررسی قرار گرفت. در این نشست به دلیل باور ارائه¬کننده بحث به متفاوت بودن «عدالت» و «نفی ظلم» در مقام استنباط، به جای سخن از قاعده عدالت، از قاعده نفی ظلم سخن گفته شده و این نتیجه به دست آمده که اولا: نمی¬توان بر اساس تشخیص عقلایی، حکم شرعی را استنباط و اثبات کرد و ثانیا: در قاعده فقهی نفی ظلم، تشخیص عقلایی ظلم نسبت به اصل یک حکم، اعتباری ندارد؛ ولی نسبت به اطلاق یا عموم آن معتبر است. پس تشخیص عقلایی از ظلم میتواند اطلاق یا عموم دلیل یک حکم را در شرایط خاصی، از اعتبار بیندازد.
خلاصه ماشینی:
بنابراین، اگر معیار تشخیص در قاعده عدالت ـ طبق بیان استاد ـ فهم عرفی و عقلایی باشد و از آن دو دسته ادله و آیات همین برداشت شود، مجالی برای کلام و دیدگاه استاد پیدا میشود ـ البته بدون در نظر گرفتن اشکال دوم بنده که طرح خواهم کرد ـ ، ولی اگر قائل باشیم که آیاتی مثل (اعدلوا) و(إن الله یأمر بالعدل) و یا فرضا (لاتظلموا) عدل و ظلم عرفی است؛ اما آیاتی مانند (أن الله لیس بظلام للعبید) ظلم عرفی نیست، بلکه ظلم واقعی است و معیار آن تشخیص عرف نیست ـ چنانکه برخی به این معتقدند ـ در این صورت، استدلال استاد مخدوش میشود؛ چون ایشان گفتند آیات (إن الله یأمر بالعدل) و (اعدلوا) ناظر به فعل مکلفین است و اصلا مستند قاعده عدالت و نفی ظلم قرار نمیگیرد و آیه (أن الله لیس بظلام) مستند این قاعده است؛ در حالی که ظلم در آیه، ظلم عرفی نیست.
تذکر ضروری استاد مرتضوی: یک نکته مهمی که در فرمایشات جناب استاد صرامی و جناب استاد علی اکبریان به نظرم مغفول واقع شد این است که اگر اصل حکم مثل قضیه ارث که در قرآن آمده (للذکر مثل حظ الأنثیین) قطعی الصدور باشد و تشخیص عرفی این باشد که این ظلم است، آن اصل، این نظر عرف را تخطئه میکند؛ چنانکه حضرت آیةالله صانعی هم نظرشان این است که نظر عرف تخطئه میشود؛ اما اگر نص، قطعی الصدور نباشد و ظنی باشد، باز نظر عرف تخطئه میشود یا نه؟ شما بزرگواران متعرض این بخش نشدید؛ در حالی که باید درباره این قسمت نیز دیدگاهتان را به وضوح بیان بفرمایید و روشن کنید که آیا ادله نفی ظلم میتواند اصل حکم را مقید کند یا نه؟ استاد صرامی(پاسخ نقد) از آقای علی اکبریان تشکر میکنم که سابقه طولانی در بحث عدالت به لحاظ فقهی دارند و کتاب «گفتگوهای عدالت» را هم ایشان تنظیم کردهاند و هم ناظر برای آن مقاله نوشتند و هم مقالاتی در این زمینه دارند.