چکیده:
گیاه خواری یک سنت شرقی است. اعتقاد بر این است که شکل گیری این سنت در غرب، چه در میان فیلسوفان اخلاق و چه در میان مردم عادی تحت تاثیر آموزه های آیین بودا و دین هندو شکل گرفته است. بر اساس این نگاه، خوردن گوشت مستلزم نقض یک قاعده اخلاقی و از این رو اخلاقا نارواست. گوشت خواری به منظور رعایت حقوق حیوانات و اجتناب از انجام رفتاری غیر اخلاقی نسبت به حیوانات ترک می شود. استدلال های مخالف گوشت خواری در این سیاق صبغه ای دیگر محور دارند، با این توضیح که حیوانات را نیز مصادیق مفهوم "دیگری" می دانند. از سویی دیگر ترگ گوشت خواری در میان برخی صوفیان نیز رایج بوده است. عده ای بر این عقیده اند که ترک گوشت خواری در تصوف نیز تحت تاثیر مکاتب هندی بوده است و صوفیان گوشت خواری را اخلاقا ناروا می دانند. مولفین این مقاله بر این باورند که عمل به این سنت در میان عارفان مسلمان تحت تاثیر سایر مکاتب نبوده و مبانی ترک گوشت خواری در میان آنان با پیروان مکاتب هندی و فیلسوفان اخلاق معاصر متفاوت است. ترک گوشت خواری در تصوف بیشتر مبنایی انسان محورانه - و نه دیگر محورانه- داشته و بیشتر کارکردی سلوکی دارد. از این رو گوشت خواری در تصوف، علی الظاهر، یک مسئله اخلاقی نیست. با این حال، گمان می شود که با مد نظر قرار دادن اخلاق فضیلت گرا می توان تبیینی اخلاقی از ترک گوشت خواری در میان صوفیه به دست داد.
خلاصه ماشینی:
با این حال، گمان میشود که با مد نظر قرار دادن اخلاق فضیلتگرا میتوان تبیینی اخلاقی از ترک گوشتخواری در میان صوفیه به دست داد.
1. گیاهخواری در فلسفۀ اخلاق دیدگاه رایج و عرفی نسبت به مسئلۀ گوشتخواری، آن را اخلاقاً جایز میشمارد، زیرا این فرض را مسلم میداند که سایر موجودات برای رفاه انسان آفریده شدهاند و انسان حق دارد آنگونه که میخواهد از آنان استفاده کند.
البته این بدان معنی نیست که همۀ صوفیان همیشه و همه جا از خوردن گوشت پرهیز میکردهاند و گیاهخواری، سنتی غالب در تصوف بوده است، گو اینکه گزارشهای فراوانی از گوشتخواری برخی صوفیان نیز موجود است.
اگرچه بوداییان چنانچه پیشتر گذشت، بنا بر قاعده اهیمسا معتقد به حرمت مطلق گوشتخواری بوده و حتی در این زمینه از صوفیان نیز حساسترند و هر نوع عملی که موجب آزار رساندن به سایر موجودات باشد را جایز نمیدانند، اما، به توضیحی که در پی خواهد آمد، مبنای ترک گوشتخواری نزد آنان و صوفیان کاملاً متفاوت است.
The authors of this paper contend that adhering to such a tradition among the Muslim mystics has not been influenced by other schools of thought and the principles of abandoning carnivorousness by Muslim mystics has been different from the adherents of Hindu schools and contemporary philosophers of Ethics.
Keywords: Language, idealism, raw realism, mind and reality, Mulla Sadra Reflections upon the Concepts of “Fundamental” and “Conventional” Binaries in line with “the Being” and “the Essence” Issues Mahmoud Hedayat'afza Like other philosophical issues, the issue of the fundamentality of existence is based on some special imaginary principles.