چکیده:
طبق نظر یونگ جایگاه آرکیتایپ در ناخودآگاه جمعی است و از آنجاکه آثار ادبی
نیز از ناخودآگاه آدمی نشات میگیرند.ء آثار ادبی را میتوان تحلیل آرکی تایپی نمود.
یکی از مهمترین آرکی تایپها آنیما است که عبارت است از طبیعتی مادینه و روان
زنانه مستتر در وجود مرد.آنیما دارای جلوههای متعددی است و میتواند در مظاهر مختلف
آب، گیاهان، پرندگان، جلوههای زنانه مثل مادر،معشوق و...بروز کند.
کارکردهای آنیما نیز در روان مرد گوناگون است واز جنبة شر و منفی تا سطوح
ملکوتی را شامل میشود که در جلوه های متعالی ترء زمینه ساز تحقق،خویشتن)و،تولّد دوباره،
خواهد بود.
در این مقاله نیز چگونگی تجلّی آنیما در قالب گیاهان و مظاهر مختلف آن، از قبیل درختان،
گلها ، باغ، برگ ، علف ، شاخه و ... مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
خلاصه ماشینی:
در این بند از شعر "مسافر" درخت میتواند مظهر آنیما باشد ؛ چون سهراب ارتباط گم شدهاش با نیمة دیگر خود را در "خلوت ابعاد زندگی" که ناخود آگاه شاعر است ، میجوید .
از سوی دیگر ، "هیچ ملایم " که شاعر خواهان دیدار وی است همان بخش پنهان وجود یا آنیمای اوست که در ابتدای بند به صورت درخت جلوه میکند .
شور چیدن ترس را از ریشه کند: دست آمد ، میوه را چید از درخت» ( سپهری ، 1385 : 181 ) «خود» میوهای است که ثمرة پیوند مرد با آنیما است؛ بنابراین درخت میتواند در اینجا نماد آنیما باشد سهراب با هدف چیدن میوة تمامیّت، از سایه گذر کرده است و در ابتدا در مواجهه با آنیما به علّت نا آشنایی و ابهام این یار درونی ، ترس بر او غلبه کرده است.
حقایقی که الهامات و اشراق این یار درونیِ روح بر او آشکار میسازد و شاعر با بازشدن درهای ناخودآگاه و یکی شدن با درخت یا همان آنیما اسیر حیرت میشود.
درادامة این شعر باز هم میگوید: «پیکری روی علف ها افتاده بود انسانی که شباهت دوری با خود داشت باغ در ته چشمانش بود و جا پای صدا همراه تپش هایش » ( همان : 109 ) سهراب سفری را برای گذر از سایه ، دیدار با آنیما و خود آغاز کرده است .
» ( سپهری ، 1385 ، ص 155 ) نمونههای دیگری نیز در شعر سهراب مشاهده میشود که در آن لفظ « گیاه » بطور عام نماد آنیما قرارگرفته است.