چکیده:
نویسندگان این پژوهش برآنند تا ضمن معرّفی شهنشانامه اثر فتحـعلی¬خان صبا که در شرح جنگ¬های فتحعلی¬شاه و عبّاس¬¬¬¬¬¬¬¬¬میرزا به نظم درآمده است، چگونگی تاثیرپذیری آن را از شاهنامه فردوسی بیان کنند و نکات اشتراک آنها را بسنجند. به همین منظور مضـامین (اخلاقی _ عرفانی، سیاسی و اجتماعی)، واژه¬ها، اسامی شخصیّت¬ها، ادوات جنگی، نکات دستوری و بلاغی مشابه استخراج و تحلیل شد و ثابت شد که در مورد تمامی نکات بررسی شده، شباهت-های زیادی میان این دو کتاب وجود دارد؛ این مساله تقلیدی بودن کار صبا (شاعر قرن 13 ه. ق) را تایید می¬کند با این همه او نیز نتوانسته است در این راه با فردوسی همقدم شود.
خلاصه ماشینی:
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} 3-1- محبت شاهان به پسر بچهها: در شاهنامه دل کیومرث شاه به پسرش سیامک زنده است و در شهنشاهنامه هم دل فتحعلیشاه، روشن و شاد است؛ چون مهر و محبت پسرش عباسمیرزا دروست و چشمش از دیدن این دلبندش روشن و بیناست.
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} بدین ترتیب میتوان گفت؛ صاحب شهنشاهنامه از اسامی قهرمانان و عناصر قهرمانی شاهنامه و شخصیتهای دینی- مذهبی بهکاررفته در آن استفاده کرده است.
آنچه که لازم است در این مقوله گفته شود این است که تعدد قهرمانان شاهنامه بیشتر از قهرمانان شهنشاهنامه است و فـردوسی آنچنان به پرورش داستان پرداخته که هر چه از عاملان آن سـر میزند، پذیرفتنی میشود ولی صبا از کسانی صحبت میکند که خـواننده میداند آنها انسانهای معمولی بودهاند؛ بنابرین کار شاعـرش جـز بزرگنمایی چیز دیگری نیست.
نگفتن این مطلب بیانصافی در حق فردوسی را سبب میشود که او واژهها را با معانی بیشتری نسبت به صبا به کار برده است؛ مثلا "ژنده" در شاهنامه و شهنشاهنامه به صورت صفت برای فیل به معنی "بزرگ" بکار گرفته شده؛ اما این شاعر قرن پنجم (ه.
به ویژه به کار بردن بسیاری از اسامی قهرمانان او در سرودۀ خود و اشتراکات دستوری با وجود هفت قرن فاصله میان آنها حاکی از این است که صبا، شاعر قرن سیزدهم به شاهنامه تسلط کافی داشته ولی با این همه، نتوانسته در این راه با فردوسی همقدم شود و اثری همسنگ اثر این حکیم فرزانه بیافریند.