چکیده:
یکی از ویژگیهای شعر سنایی بهرهبرداری از عناصر اسطورهای و رمزی است که به واسطة آن دریافتههای شهودی را بیان میکند و از آنها به عنوان ابزار انتقال معانی عرفانی بهره میگیرد. این عناصر بیشمارند و دارای ویژگیهای خاصّ هستند؛ از میان آن عناصر اسطورهای و رمزی در این مقاله به آب اشاره میشود. ایماژهای آن مورد بررسی قرار میگیرد و در ادامه به حکمتها و ظرایف عرفانی آن اشاره میرود و در نهایت ویژگیهای اسطورهای و نکتههای رمزین وارسی میشود.
خلاصه ماشینی:
تجلّي رمز و اسطورة آب در ديوان، حديقه و سيرالعباد سنايي مهناز بازگير امير حسين ماحوزي علي محمّد سجّادي چكيده يكي از ويژگيهاي شعر سنايي بهرهبرداري از عناصر اسطورهاي و رمزي است كه به واسطة آن دريافتههاي شهودي را بيان ميكند و از آنها به عنوان ابزار انتقال معاني عرفاني بهره ميگيرد.
از رخش گردد منور گر همه جنّت بود وزلبش يابد طهارت گر همه زمزم بود (سنايي، 1362: 166) شسته از آب زندگانـــي روح از پــي فتنه ارغـــوان ترا (همان: 23) بر چشمة حيوان ز پي چون تو طبيبي شايد كه كند فخر شهنشاه جهاندار (همان: 192) هست آب زندگاني در لب شيرين تو بي لب شيرين تو من زندگاني چون كنم (همان: 942) خبر نداري از آن كز بلاش نگريزم كه هيچ تشنه ز آب حيات نگريزد (همان: 855) اي لعبت صافي صفات، اي خوشتر از آب حيات هستي درين آخر زمان، اين منكران را معجزات (همان: 803) زان بـــوسة همچـــون آب حيـــوان اكنون نه سنائيم كه نوحــم (همان: 359) جان همي باريد هر ساعت ز سر تا پاي او گوئيا بوده است آب زندگاني مشربش (همان: 327) بودة بحري هميشه محــرابش آتش عشق لــم يزل آبش (همان، 1374: 223) آب حيات شربت و نوشداري جاودانگي و تطهير كننده است، آب صورت مثالي قدرتمند در جويبار خرد تا واپسين مرز ناخودآگاهي سنايي جاري شده به نحوي كه كمترين اشراق و شهودي براي بازيافتش كفايت ميكند، اين اشارات به آب و پيوندش با معشوق در ضمير سنايي خرده ريز ناخودآگاهي است كه جاذبهاي خاصّ دارد.