چکیده:
این پژوهش به سنجش داستان بانوی حصاری از هفت پیکر نظامی با کهن ¬الگوی سفر قهرمان و نظریه کمپبل می¬پردازد. کمپبل، اسطوره¬ شناس مشهور آمریکایی، سیر و سفر درونی انسان را در قالب قهرمانان اسطوره¬ای پی می¬گیرد و با بررسی قصّه¬ها و افسانه¬های جهان نشان میدهد که چگونه این کهن الگو در هر زمان و مکان، خود را در قالبی نو تکرار می¬کند تا انسان را به سفر درونی و شناخت خویشتن رهنمون شود. او سفر قهرمانان اساطیری را بر طبق الگویی واحد، متشکّل از سه بخش عزیمت، تشرّف و بازگشت می¬داند. در این پژوهش پس از گزارش نکات کلیدی داستان و بیان نظریه کمپبل نشان داده¬ایم که سفر شاهزاده جوانی که به قصد شکار از دروازه شهر می¬گذشته است نیز، از این الگو تبعیت می¬کند. او با دل برداشتن از جان، نخست از موانع راه سلوک آگاه می¬شود. به یاری پیر فرزانه دانش لازم را برای شکستن طلسم¬ها و یافتن در پنهان دژ می¬اندوزد و سپس به دیدار بانوی حصاری می¬شتابد. کهن¬الگوی پیر فرزانه و عناصر یاریرسان، زنان وسوسه¬گر و ... به همراه عناصر نمادین اعداد یک، دو و سه، حلقه انگشتری، خمیر، شیر، صدای دهل، کوه، گوشواره، غار، مروارید، و ... کهن¬الگوی قهرمان را تقویت می¬کنند.
خلاصه ماشینی:
قهرمان بايد پس از جدايي از زندگي مألوف، در سرزمینی ناآشنا تحت تعلیم نیروهایی آیینی قرار گیرد و به ياري رنجها و آزمونهايي، روح خود را جلا بخشد، آیین تشرّف را بياموزد و سپس با دید و دانش به دست آورده، كه رهآورد اين سفر است و ميتواند سرزمین او را متحوّل کند، به سوی جامعه بازگردد.
اینک میخواهیم ببینیم در داستان بانوي حصاري از هفت پيكر نظامي گنجوي، کدام يك از مراحل سفر قهرمان، قابلیّت انطباق با داستان را دارند و کدام یک در متن روایت نیامده است؟ 2- كهنالگوها در هر يك از مراحل سفر قهرمان، در هیأت چه کسانی در داستان نمودار شدهاند و كداميك از مراحل سفر قهرمان از گردونة روایت فروافتادهاند؟ پیشینۀ تحقیق در کتاب «ساختار اسطورهای در فیلم نامه» (وگلر، 1386)، روایت کمپبل از سفر قهرمانان اسطورهای در مشهورترین فیلمنامههای جهان نشان داده شده است؛ مقالة «تحلیل تک اسطوره نزد کمپبل با نگاهی به روایت یونس و ماهی» (کنگرانی، 1388) هم با این نظریه به پیش رفته است.
» (همان، ج 5: 228) آنچه برای شاهزادۀ جوان فرستاده میشود، گوشوار دختر است و خاستگاه تناسلیِ گوشواره (همان، ج 4: 785) نیز این نماد را تقویت میکند.
(کمپبل، 1392: 133-137) گرچه در این داستان، آزمونهای تشرّف را شاهزاده بر سرِ راهِ سلوک قهرمان چیده است نه پدر؛ ولی آشتی و دیدار میتواند دعوت شدن شاهزاده به قصر پدر دختر و دیدار با او باشد.
(وگلر، 1386: 242) در این جا برکت نهایی و اصلی برای قهرمان همان رسیدن به وصال دختر پادشاه است.