چکیده:
مطابق تعریف سنتی، مادری مهمترین نقش یک زن و موجب کمال او و مراقبت و تربیت کودک مختص مادر است. اما امروزه با افزایش آگاهی و تامل زنان در زندگی روزمره، و در اثر شکاف بین تعاریف سنتی و تجارب واقعی مادری افزایش یافته، زمینه توجه بهتجربهمادری و بازتعریف معنا و نقش مادری فراهم شده است. در این پژوهش تلاش شده تا معانی و تصور پیشینی زنان از مادری و تجربیات واقعی و تصورات و معانی کنونی آنان در این خصوص با روش کیفی مورد مطالعه قرار گیرد. زنان مورد مطالعه از میان مادران متاهل غیرشاغل جوان ساکن محله دولت آباد انتخاب شده است. روش نمونهگیری نظری یا مفهومی بوده از این رو دو معیار تحصیلات و گرایش دینی، که مطالعات اولیه نشان میداد در معنا و عملکرد مادری تفاوت ایجاد میکند در نمونه گیری لحاظ شده است. فنون گردآوری دادهها مصاحبهعمیق و مصاحبهنیمه ساخت یافته بوده است. براساس یافتهها، آن چه در همه مادران مشترک بود تمایل بهمادر شدن و باور بهضرورت آمادگی و آموزش برای نقش مادری بود اما مادران تحصیلکرده، صرف نظر از گرایش دینی شان ضمن مهم دانستن مادری نگاه انتقادی بهمعنای رایج مادری داشته و در پرداختن بهعلایق شخصی فعال تر عمل میکردند. در مادران تحصیلکرده با گرایش دینی بالا شکاف بین تصور و تجربهمادری از تحصیلکردههای باگرایش دینی پایین کمتر بود با این حال در دیدگاه انتقادی بهقلت حقوق و کثرت وظایف مادران با آنان مشابهبودند. همچنین غالب پاسخگویان مادری را نقشی پرزحمت، بی وقفه، بی اجر و پیچیده که دارای کمترین حقوق و بیشترین مسئولیتهاست برشمردند و بر این نظر بودند که هم پدران و هم جامعه و دولت بایستی در انجام وظایف مادری، از زنان حمایت کرده حقوق آنان را افزایش و مسئولیتهایشان را تعدیل کنند؛ جامعه فقط بهفداکاری و قداست مادری اشاره دارد بی آنکه در عمل اقدامات موثری برای بهبود آن انجام دهد.
خلاصه ماشینی:
الشتاين ١ نيز با مجزا کردن حوزه هاي خصوصي و عمومي و دور کردن زنان از حوزه عمومي مخالفت مي کند و مادري را فعاليتي پيچيده ، پرمايه ، دوپهلو، پرزحمت و لذت بخش و داراي ابعاد زيست شناختي ، اجتماعي ، نمادين و عاطفي بر مي شمارد اما آن را مختص مادر و مستلزم حضور تمام وقت او در خانه نمي داند و معتقد است براي امکان پذير شدن حضور زنان در عرصه عمومي بايستي در خانه بين زن و مرد رابطه اي دموکراتيک ومشارکتي به وجود آيد (بستان ، ١٣٨٥: ٨٠).
اين رويکردها وجود خانواده و نقش مادري را مهم مي دانند اما بر بعد اجتماعي مفهوم و نقش مادري که ساخته و پرداخته جامعه است تاکيد کرده و معتقدند که بايستي مورد تامل و بازنگري قرار گيرد تا از تاثيرات منفي و محدودکننده آن از جمله دورکردن زنان از حضور در عرصه عمومي و قرباني شدن ساير نقش هاي زنان جلوگيري شود و راه حل را در اصلاحات قانوني و اجتماعي جست وجو مي کنند.
نگاه يک طرفه به مادر و اين که هميشه همه مسئوليت ها بر گردن مادر است زنان را آزار مي دهد» خانمي ٤٠ ساله ، صاحب سه فرزند، و با تحصيلات ديپلم ، بر تغيير مفهومي مادر اشاره دارد: « مادران گذشته همه زندگي شان را وقف فرزندانشان مي کردند ولي امروزه تجربه مادران متفاوت شده است ، زنان مي خواهند وارد فضاي عمومي شوند» شرايط امروز در دوران معاصر تعاريف ديگري از مادري پديد آمده ؛ زنان و مادران امروز از مسئوليت سنگين و طاقت فرساي نگهداري و تربيت کودک شکوه دارند و به شدت متمايل به حضور فعال در جامعه 146 هستند، مفهوم فداکاري کم کم جاي خود را به عقل گرايي داده است .