چکیده:
سیاست نامه، یکی از نظاممندترین کتابهای حکومتداری است که اندیشة علمی سیاسی خواجه نظامالملک طوسی به صورت تکنیکهای قدرت در پنج بخش اصلی پادشاهی، وزارت، قضاوت، دیوان سالاری و لشگرداری مدوّن شده است که سلطان سلجوقی آن را سرلوحة حکومتداری خود قرار داد. قابوسنامة حکیم عنصرالمعالی نیز یکی از مهمّترین کتابهایی است که آیین ملکداری در آن به روشنترین وجهی بازتاب یافته است. آنچه که در عقاید نظامالملک مشاهده میشود، نوعی تمرکزگرایی همه جانبه است که در ظاهر، دوام سلطنت نیز به آن بستگی دارد. نتیجة یافتهها حاکی از آن ست که نظامالملک رابطة سلطان ایران و خلیفة بغداد را از نظر کسب مشروعیّت مذهبی اصلاح کرد و قوانین اداری بسیار دقیق و کاربردی و با ضمانت اجرایی، پایهریزی کرد. خواجه نظامالملک اندیشمندی عملگرا است که در خصوص حکومت داری با عقایدش برشیوههای عملی انحصار قدرت تاکید دارد. وی با استفاده از دین و ارتش مطیع و اشراف توانست ساختار حکومتی مقتدر با مرکزیّت سلطان پایهریزی کند. اندیشة عنصرالمعالی نیز در بیشتر موارد با نظامالملک مشترک است. در این تحقیق ابعاد مختلف تمرکزگرایی در سیاست نامه و قابوسنامه تطبیق و مورد نقد و ارزیابی قرارگرفت. یافتههای تحقیق نشانگر این است که خواجه نظامالملک در حیطة تمرکزگرایی اندیشههای گستردهتری نسبت به حکیم عنصرالمعالی دارد.
خلاصه ماشینی:
سیاست تمرکزگرایی در سیاستنامه و قابوسنامه نجيبه هنرور چکیده سیاست نامه، یکی از نظاممندترین کتابهای حکومتداری است که اندیشة علمی سیاسی خواجه نظامالملک طوسی به صورت تکنیکهای قدرت در پنج بخش اصلی پادشاهی، وزارت، قضاوت، دیوان سالاری و لشگرداری مدوّن شده است که سلطان سلجوقی آن را سرلوحة حکومتداری خود قرار داد.
برو پاس درویـــش محـــتاج دار رعیّت چو بیخند و سلطان درخت که شــاه از رعیّـت بــود تاجــــدار درخت، ای پسر باشد از بیخ سخت (سعدی،1372 : 42) عملکرد مؤثّر خواجه در باب تسلّط حکومت بر قاضیان این است که «باید که احوال قاضیان مملکت، یگان یگان بدانند و هر که از ایشان عالم و زاهد و کوتاهدست باشد، او را بر آن کار نگاه دارند و هر که نه چنین بود، او را معزول کند و به دیگری که شایسته باشد بسپارند و هر یکی را از ایشان بر اندازة کفاف او مشاهرهای اطلاق کنند تا او را به خیانتی حاجت نیفتد، که این کاری مهمّ و نازک است؛ از بهر آنکه ایشان بر خونها و مالهای مسلمانان مسلّطند، چون به جهل و طمع و قصد، حکمی کنند، بر اکمان دیگر لازم شود آن حکم را امضا کردن و معلوم پادشاه گردانیدن و آن کس را معزول کردن و مالش دادن و....
» (نظام الملک،1364: 287) خواجه میگوید که پادشاه باید میانه روی را سرلوحة امور اقتصادی قرار دهد که عامل بسیار مؤثّری در کمک به تمرکز قدرت است.
خواجه نظام الملک، نویسندة سیاست نامه، وزیر اندیشمندی است که خود، درحیطة تمرکز گرایی، عقاید بسیار دقیق و کاربردی دارد، هم چنین حکیم عنصرالمعالی در قابوس نامه مانند او عقاید مشابهی دارد.