چکیده:
واژه نجس واژه اصیل عربی است که تنها یکبار در قرآن در عبارت« انما المشرکون نجس» آمده این واژه با واژگان رجس ،رجز ، نحس ، اشتقاق معنای دارد ، متعلق واژه نجس همواره شی یا شخصی بوده است که موجب تنفر ومورد اجتناب واقع می شده است ودر دامنه مسائل مربوط به شریعت علاوه بر آن موجب ممنوعیت طهارت نیز می گردد که مصادیق هر کدام با قراین مقالی ومقامی مشخص می شود ، تعلق واژه نجس در عصر بعثت و ماقبل آن علاوه بر اعیان به مواردی که موجب کراهت و تنفر می گردید و لزوما اراده اجتنباب از آن می شد ، سبب دگرگونی در برقراری ارتباطات اجتماعی با مشرکین می شود که لزوم اجتنباب از آنها بدون متنجس شدن از برخورد با آنها بدست می آید . این تحقیق به روش کتابخانه ای واسنادی با رویکرد تحلیل محتوا به تحلیل وبررسی وپردازش داده های جمع آوری شده از اسنادی تاریخی و روایی عصر رسالت و ماقبل آن پرداخته است .
خلاصه ماشینی:
تحلیل وبررسی ونتیجه گیری نهایی : براساس مباحث ارائه شده چنین بدست می آید که که واژه نجس در دوره قبل از عصر نزول برای سه معنا بکار می رفت الف –اعیان خارجی ب-کسی که با انجاس تعویذ می شد در واقع به معنی ذو نجس است ج- به هر کسی که بنا به دلایلی مانند بیماری های واگیر یا حائض بودن موجب تنفر می شد و باید مورد اجتناب واقع شود همچنین از مباحث ارائه شده در قسمت دوم مقاله(معنا شناسی توصیفی) بدست آمد که همان معانی که از واژه نجس درعصر قبل از نزول وحی اراده می شده در دوره نزول وحی نیز اراده می شده است بنابراین اگر طبق این معانی به این آیه نگریسته شود (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ حَكيمٌ (توبه : 28) اولا – برداشت معنای نجاست در معنای بند «الف» ،تنها یک احتمال است و وجود احتمالات دیگر موجب ابطال استدلال به آن می گردد ،همچنین وجود روایت های چون حضور ابوسفیان در حال شرک در مسجد النبی در مدینه به اجازه رسول الله ، می تواند دلیل متقنی باشد بر ابطال استناد به این احتمال در فهم مراد آیه .