چکیده:
آشفتگی روند تجاری، سبب شده که، شرکتها از گرایشهای مختلفی برای افزایش عملکرد خود در بازار استفاده کنند. بازارگرایی یک مفهومی است که تمام سازمانها را در بر میگیرد از این رو پژوهش حاضر به بررسی تاثیر بازارگرایی و ابعاد آن بر عملکرد شرکتهای بیمه پاسارگاد در شهر تهران می پردازد در این پژوهش تاثیر ابعاد بازارگرایی از قبیل مشتری گرایی، رقابت گرایی و هماهنگی بخشی نیز بر عملکرد شرکتهای بیمه بررسیشده است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش گردآوری داده توصیفی، از نوع همبستگی است. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر به دست آمد که به روش نمونهگیری غیر تصادفی در دسترس بین مشتریان شرکتهای بیمه پاسارگاد در شهر تهران توزیع و بهصورت تکمیلشده جمعآوری گردید. گردآوری دادههای موردنیاز با پرسشنامه انجام گرفت. آزمون مدل پژوهش بر اساس روش معادلات ساختاری و نرمافزار LISREL انجام گرفت. نتایج نشان داد که بازارگرایی بر عملکرد شرکت تاثیر معناداری دارد و تاثیر مشتری گرایی، رقابت گرایی و هماهنگی بین بخشی به ترتیب با ضریب مسیرهای 674/۰، 565/۰، 429/۰تایید شد.
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش تأثير ابعاد بازارگرايي از قبيل مشتريگرايي، رقابت گرايي و هماهنگي بخشي نيز بر عملکرد شرکت هاي بيمه بررسي شده است .
بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه ٣٨٤ نفر به دست آمد که به روش نمونه گيري غيرتصادفي در دسترس ، پرسشنامه بين مشتريان شرکت هاي بيمه پاسارگاد در شهر تهران توزيع و به صورت تکميل شده جمع آوري گرديد.
بازارگرايي در بازاريابي و مديريت نقش مهمي دارد و باعث ايجاد مزيت رقابتي و موفقيت سازمان شده و تلاش هاي کارکنان و سازمان را بر ايجاد ارزش برتر براي مشتريان 1 Kohli & Jaworski 40 و بهبود عملکرد متمرکز ميکند.
اما رويه معمول ، به اين صورت است که در ابتدا چند مولفه در ارتباط با عملکرد انتخاب مي شود و سپس به روش عيني يا ذهني و هر يک از مولفه ها را با يک سوال ميسنجد شاخص هاي هاي ذهني، شاخص هاي قضاوتي هستند که با استفاده از پاسخ دهندگان دروني يا بيروني اندازه گيري ميشود و اغلب هر دو مقياس مالي و غير مالي را در بر ميگيرد و توصيفي غني از اثر بخشي سازمان را ارائه ميکند (رحيم نيا و همکاران ، ١٣٩٤).
اما رويه معمول ، به اين صورت است که در ابتدا چند مولفه در ارتباط با عملکرد انتخاب ميشود و سپس به روش عيني يا ذهني و هر يک از مولفه ها را با يک سوال ميسنجد شاخص هاي ذهني، شاخص هاي قضاوتي هستند که با استفاده از پاسخ دهندگان دروني يا بيروني اندازه گيري ميشود و اغلب هر دو مقياس مالي و غير مالي را در بر ميگيرد و توصيفي غني از اثر بخشي سازمان را ارائه ميکند (رحيم نيا و سجاد، ١٣٩٤).