چکیده:
انتقال میانحوضهای آب آثار محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی منفی مانند تهدید منابع آبی کشور، بروز نابرابری در منافع و هزینهها، اجبار به جابجایی ساکنان پیرامون حوضه آبی و بروز هزینههای ناخواسته در پی دارد که حل این مشکلات مستلزم تنظیم انتقال آب توسط قواعد حقوقی است تا بتوان با استفاده از سازوکارهای حقوقی انتقال پایدار و منصفانه آب را تضمین کرد. این سازکارها شامل حفظ یکپارچگی اکوسیستمی حوضه آبی، تضمین بهرهبرداری پایدار، مدیریت یکپارچه آب، الزام به ارزیابی آثار طرحهای انتقال آب و جبران خسارتهای ناشی از این انتقال میشود. با آنکه در برخی نظامهای حقوقی، مقرراتی برای تنظیم انتقال میانحوضهای آب تصویب شده است اما نظام حقوقی ایران بطور سیستماتیک به این موضوع مهم نپرداخته و صرفا برخی قواعد پراکنده در این زمینه وجود دارد. هدف این مقاله بررسی مبانی و شناسایی چالشهای حقوقی موجود در انتقال میانحوضهای آب است.
خلاصه ماشینی:
انتقال میان حوضهای آب: مبانی و چالشهای حقوقی مسعود فریادی دریافت: 19/1/1396- پذیرش: 9/10/1396 چکیده انتقال میانحوضهای آب آثار محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی منفی مانند تهدید منابع آبی کشور، بروز نابرابری در منافع و هزینهها، اجبار به جابجایی ساکنان پیرامون حوضه آبی و بروز هزینههای ناخواسته در پی دارد که حل این مشکلات مستلزم تنظیم انتقال آب توسط قواعد حقوقی است تا بتوان با استفاده از سازوکارهای حقوقی انتقال پایدار و منصفانه آب را تضمین کرد.
: انتقال میانحوضهای آب، حقوق آب، مدیریت یکپارچه آب، ارزیابی آثار محیط زیستی، مقرراتگذاری آب مقدمه انتقال آب از حوضههای پرآب همواره به عنوان یکی از راهحلهای رایج برای حل مشکل کمبود آب در یک منطقه مورد توجه بوده و برای مصارف کشاورزی، شهری و صنعتی، تولید نیرو، کنترل جریان آبها و پیشگیری از بروز سیل صورت میگیرد (Smith & Slover, 2011: 1) و البته در برخی موارد نیز ممکن است با هدف حفظ محیط زیست مانند احیای تالابها صورت گیرد مانند طرح انتقال آب برای احیای دریاچه چاد (WWAP, 2012: 148)، (UNEP, 2010: 133).
کمیسیون اروپا تأکید میکند که بازچرخانی و استفاده دوباره از آب آثار محیط زیستی کمتری نسبت به دیگر روشهای تأمین آب مانند انتقال میان حوضهای آب دارد (European Commission, 2012: 14) که منافع صرفهجویی اقتصادی ناشی از این تدبیر در بهترین حالت 50 درصد و بطور متوسط 20 درصد بوده است (Poláková et al.