چکیده:
در بسیاری از ارتباطات اجتماعی که در بافتهای زمانی و مکانی خاصی صورت میگیرند، دو گروه «مرجع» و «غیر» مطرح میشوند که در مقابل یکدیگر به تعامل میپردازند؛ از دیدگاه لاندوفسکی، نشانهشناس اجتماعی فرانسه، چهار خط سیر هویتی متفاوتی وجود دارد که او آنها را تعبیر به سبکهای متفاوت زندگی میکند و در هریک از این سبکها، گروههای غیر، به تناسب گروه هنجارمدار مرکزی ، مسیرحرکتی خاصی دارند: اسنوب، داندی، آفتابپرست و خرس اشکال غیریتی را نشان میدهند که هریک به نسبت گروه مرجع هنجارمدار، رفتار خاصی از خود نشان میدهند. بر این مبنا، هدف این پژوهش آن است که در گفتمان نامههای نیما، شیوههای رفتاری او در برخورد با هستی جهان، پدیده-ها و عناصر پیرامون، افراد و محیطهای اجتماعی گوناگون مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد تا چگونگی حضور نیما در جهان و در ارتباط با آن و نیز تفاوت رویکرد و دیدگاه او با دیگران در این زمینه نشان داده شود و از این راه سبک زندگی وی و گوشههایی از هویت و شخصیّت وی آشکار گردد.
خلاصه ماشینی:
بـر ايـن مبنـا، هدف اين پژوهش آن است که در گفتمان نامه هاي نيما يوشيج ، شيوههاي رفتاري او در برخورد بـا هـستي جهان، پديدهها و عناصر پيرامون، افراد و محيط هاي اجتماعي گوناگون مورد تجزيه و تحليل قرار گيـرد تـا چگونگي حضور نيما در جهان و در ارتباط با آن و نيز تفاوت رويکرد و ديدگاه او با ديگران در اين زمينـه نشان داده شود و از اين راه سبک زندگي وي و گوشه هايي از هويت و شخصيت وي آشکار گردد.
ناگفته نماند مفهوم «سـوژه » در ارتباطـات اجتمـاعي ، يعنـي شخـصيتي کـه همواره در تعامل با ديگري، با جهـان و بـا چيزهـا قـرار مـي گيـرد و در ايـن تعامـل معناهـا و ارزش هاي جديد کشف مي گردد؛ و اينجا منظور از تعامل ، اجراي برنامـه هـاي نظـاممنـدي کـه موجب تحقق اهداف از پيش تعيين شده باشد، نيست ؛ بلکه در اين نوع تعامل ، معنا که قبلا بـه شکل پتانسيلي در پديدهها وجود داشته از قوه به فعل درمي آيد، در واقـع در ايـن نـوع ارتبـاط تعاملي فعال که مولد معناست ، کامل شدن و تحقق ديگري شـرط اوليـة کامـل شـدن و تحقـق خود است ؛ تعاملي که در اينجا از آن به «سبک زندگي » تعبير مي شود و بر اساس بخش هايي از نامه هايي که از اين شخصيت ادبي به جاي مانده به خوبي مي تواند رديابي شود.