چکیده:
صوفیه همواره به عنوان مهم ترین عامل در نفوذ و
مانده گاری ایدئولوژی اسلامی در شبه قاره ی هند نقش داشته اند و به ویژه از نیمهی قرن پنجم هجری/ یازدهم میلادی که تصوف در آنجا نضج پیدا کرد در ترویج اسلام متصوفانه سعی و اهتمام بسیار
نمودند،چنان که صوفیان و عرفای بزرگی تحت تاثیر فرهنگ ایرانی ـ اسلامی در آن جا
ظهور کرده و سلسلههای متعددی از تصوف تشکیل دادند که به تدریج تعالیم و آموزههای
آن ابعاد گوناگون زندگی هندوها را فراگرفت و شبه قارهی هند را در طی قرون و اعصار
به یکی از کانونهای مهم فعالیت صوفیانه مبدل ساخت تا آن جا که پیوسته اهل طریقت،
آن سرزمین را بهترین مکان برای رواج مکاتب مختلف سیر و سلوک تلقی کردند و با
به کارگیری شیوه های تبلیغی متفاوت که تا حدود زیادی برگرفته از شعائر اسلامی، آموزه های طریقتی و ویژگی های فردی شان بود،
سبب گسترش اسلام و تصوف اسلامی در بین هندوها شدند. از اینرو پژوهش حاضربا تکیه
بر اطلاعات موجود در منابع تاریخی و با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی شیوهها ی تبلیغی صوفیهی هند پرداخته و نشان خواهد داد که تبلیغات متصوفه تا چه
حد به نشر، پراکندگی و توسعهی دین مبین اسلام در شبه قارهی هند منجر گردیده است.
خلاصه ماشینی:
(هجویری،١٣٧١:صص ٢٠-٢١) بنابراین می توان چنین ادعا کرد که اقدامات هجویری درخصوص تألیف و نشر آثار عرفانی به زبان فارسی نه تنها سبب ترویج و گسترش این زبان در میان مردمان شبه قاره و آشنایی هندوها با تعالیم تصوف اسلامی شد، بلکه صوفیان را از قیود وابستگی به متون مذهبی عربی بی نیاز کرد و به واسطه ی تلاش وی بود که راه برای ورود و حضور انسجام یافته ی صوفیانی از فرقه های گوناگون به داخل هند هموار گردید و زمینه ی ظهور تشکیلات طریقتی و خانقاهی در آن دیار فراهم آمد و شاید بتوان گفت که هجویری تمام خدمات شایسته ی خود را مدیون محیط امن و آرام و مستعد شبه قاره به لحاظ رشد آراء و عقاید عرفانی بوده باشد؛ زیرا او از زمان مهاجرت به لاهور و پس از ٩۶ آن در تاریخ تصوف اسلامی مطرح شد و شیوه ی تبلیغی وی برای دیگر صوفیان و عرفای هم عصرش الگویی مناسب ، الهام بخش و آموزنده بوده است .