چکیده:
مرگاندیشی و اندیشه پایان هستی انسان یکی از دغدغههای بشر از ابتدای پیدایش بوده و هست. در این خصوص آموزههای مختلفی در فرهنگهای جوامع مختلف، اعم از دینی و غیردینی، شکل گرفته که طیف وسیعی از انکار همه آنچه بعد از حیات است تا آموزه فروغ جاودانه در جهان بعد را در بر میگیرد. ادیان الاهی با تکیه بر آموزههای غیربشری در خصوص این مسئله ماوراءالطبیعی گزارههای کاملتر و مفصلتری عرضه کردهاند که میتواند دورنمایی شفافتر برای پیروانشان به ارمغان آورد. در این میان، دو دین اسلام، به عنوان مدعی خاتمیت ادیان، و دین زرتشت، به عنوان مدعی کهنترین ادیان الاهی، هر کدام بهتفصیل این انگاره را با بیانی شیوا به تصویر کشیدهاند. مقایسه این دو تصویر از مرگ به همراه آموزههای پیشینی و پسینی آن تشابهات و تفاوتهای شگفتانگیزی را نمایان میکند که میتواند نکات آموزندهای را در بر داشته باشد. این نوشتار در پی آن است که با مقایسه تطبیقی نگاه به مرگ به عنوان یکی از مهمترین آیینهای گذار بین دو دین، تشابهات و تفاوتهای این دو و میزان تاثیر و تاثر آنها از یکدیگر را معین کند.
خلاصه ماشینی:
شریعت اسلامی احکام و آدابی را برای این شخص مقرر کرده است تا اطرافیان انجام دهند، از جمله اینکه، باید وی را به گونهای بخوابانند که پاهایش به طرف قبله باشد (مجلسی، 1414: 2/143) و ادعیه و اذکار در کنار وی خوانده شود (همان: 2/147).
مطابق برخی روایات، ائمه نیز در این زمان به دیدار مؤمنان میآیند و این به آسان جاندادن محتضر کمک میکند؛ مانند روایتی که میفرماید: و ما من احد یحضره الموت الا مثل له النبی صلی الله علیه و آله والحجج صلوات الله علیهم حتی یراهم فان کان مؤمنا یراهم بحیث یحب و إن کان غیر مؤمن یراهم بحیث یکره؛ و هر کس که مرگ او را حاضر میشود البته حضرت رسول خدا (ص) و ائمه (ع) که حق سبحانه و تعالی حجت خود را بر خلق تمام کرده است به امامت ایشان، به عنوان مثال و جسد مثالی در برابر او درمیآیند.
اما اگر بدن وی سرد شده باشد، پس از مسح وی باید غسل کرد (طوسی، 1407ب: 1/108) و غسل آن را نیز «غسل مسح میت» مینامند و این تا هنگامی است که میت هنوز غسل داده نشده است.
هرچند مرسوم است که جسد را به دلیل آنکه نسو است زودتر برای تدفین انتقال دهند اما اگر هنگام غروب یا شب باشد به منظور تأکید بر تشییع در زیر نور خورشید، این کار را به روز بعد موکول میکنند.