چکیده:
آرنت را می توان متفکری در تلاش مدام برای بازسازی نظری حوزه اندیشه سیاسی دانست. مراد نوین او از اینحوزه هر چند نتیجه جستجوی او در منابع یونانی است اما در بردارنده دلالت هایی تازه نیز هست . تلاش آرنت درراستای تدوین معنا یی ضد اومانیستی برای آزادی و ابهام زدایی از این واژه از یک سو و تاکید موکد او بر پیوندالتزامی میان تکثّر و آزادی از سویی دیگر از مهم ترین این ابعاد تازه هستند . اما تازه ترین مورد مغفول مانده در آرایاو ، نگاه او به هنر به عنوان قلمرویی است که تحقق تکثر و حیات سیاسی را به شکلی توامان تضمین میکند . از آنرو که آرنت هرگز اثری را منحصر به حوزه زیبایی شناسی و هنر نکرده است ، در این مقاله چگونگی بسط نظریحوزه زیبایی شناسی به فلسفه سیاسی آرنت را در خلال آثار متعدد و پراکنده او ، مورد بررسی و نهایتا تدوین قرار میدهیم
خلاصه ماشینی:
فراتر از این قلمرو، رهایی ای برای فهم - دست کم تا آنجا که به بحث آرنت مربوط است -وجود ندارد( آرنت ،میان گذشته و آینده ، ص ١٤٩) در کتاب در باب انقلاب ١(آرنت ، در باب انقلاب ،ص ٢٩) آرنت به ما خاطرنشان می کند که آزادی و رهایی دو امر متفاوتند: آزادی ممکن است منجر به رهایی شود یا رهایی را به خود مشروط کند اما در مجموع آزادی توأم است با معنای ضمنی آزادشدن از چیزی که این الزاما منجر به آزادی در عمل و فعل که ما رهایی می خوانیمش نمی شود( آرنت ، همان ،ص ٢٩) اینجا ایده رهایی در چهارچوب نوعی حیات درونی که متضمن برخورداری از ظرفیتی برای تفکر به مثابه وجودی آزاد است ، تعریف می شود .
البته اینگونه هم نیست که چنین مفهومی از رهایی کاملا انتزاعی بوده باشد بلکه مأخوذ از شکلی از عمل است که در آن بخشی در دسترس از واقعیت یعنی حیطه عمومی به ظهور می رسد( آرنت ، همان ، ص ١٤٨) یعنی رهایی جز در تقابل و تعامل باپدیدارها، اعمال ، واژگان و حرکت هایی که در قلمرو عمومی رخ می دهند آشکار نمی شود.
این در حالی است که کانت همین حیطه عمومی را بستر مشترکی برای ظهور عقلانیت و شکلی از خرد جمعی قلمداد می کرد آنچه نزد آرنت اونتولوژی تکثر می خوانیمش هرگز بر آن نیست که نوعی فهم و قضاوت یکدست از بطن حیطه عمومی زاده می شود.
State University Press, Honig, Bonnie, “Toward an Agonistic Feminism: Hannah Arendt and the Politics of Identify”, in Honig, ed.