چکیده:
اقلیمشناسی از کاربردیترین گرایشهای جغرافیای طبیعی1 به حساب میآید. الگوها و رویکردهایی که در چند دهه گذشته وارد میدان عمل این نظام دانشی شده، با ایجاد انقلاب علمی، تحولات چشمگیری در آن ایجاد کرده است. آثار این تحولات در سالهای اخیر وارد ادبیات جغرافیایی ـ اقلیمشناختی کشور ما نیز شده است، ولی با این همه، جغرافیای طبیعی نوین و اقلیمشناسی مدرن از جمله شاخههای علمی جوان در کشور بهحساب میآیند. هر ساله جوانان بسیاری برای تحصیل آنها راهی محیطهای دانشگاهی میشوند، لیکن متاسفانه این نظامهای علمی جدید از ادبیات معرفتی و شناختی چندان عمیق و گستردهای برخوردار نیستند. بسیاری از دانشجویان رشته اقلیمشناسی مشتاق آشنایی با پیشینه و نمونههای عملی کاربرد مفاهیم و دادههای اقلیمی در عرصههای مختلف علمی و فنی هستند تا بیانهای کلی از حالت شعار خارج و به حیطه عمل و کاربرد وارد شود. بنابراین ضروری است توانهای کارکردی این شاخه علمی جوان موردبررسی قرار گیرد و به دور از هرگونه شعارزدگی، نمونههای عملی کاربرد آن مطرح شود تا برای فعالیتهای مشابه الگوسازی به عمل آید. مقاله حاضر با درنظرگرفتن این نیاز میکوشد با بررسی فعالیتهای علمی ولادیمیر پیتر کوپن، یکی از تاثیرگذارترین اقلیمشناسان تاریخ بهعنوان یک نمونه واقعی و بیان ماهیت ایجاد پل ارتباطی اقلیمشناسی با سایر علوم توسط او، خلا موجود را تا حدودی رفع کند و بر گنجینه ادبیات اقلیم ـ هواشناسی بیفزاید. گفتنی است، کوپن در طی سالهای طولانی عمر خویش فعالیتهای دانشی متعددی داشته است که در این مقاله صرفا نقشآفرینی وی در مبحث طبقهبندی اقلیمی و همچنین تئوری جابهجایی قارهها مورد بررسی قرار گرفته است.