چکیده:
بانک ها و اغلب بنگاه های اقتصادی برای بقاء در عرصه رقابت ناچار از خلق روش ها و مزیت هایی هستند که توسط آن ها بتوانند کالا و خدمات خود را به اقشار بیشتری از جامعه ارائه و از این راه به سودآوری و تولید پول برای صاحبان سهام دست یابند و ثروت سهامداران را به حد اکثر رسانند. در این بین ایجاد نگرشی جدید در صنعت بانکداری از اهمیت به سزای برخوردار می باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تجربی تاثیر اقلام زیر خط ترازنامه بر عملکرد و ریسک در صنعت بانکداری ایران است. فرضیههای پژوهش با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره و روش دادههای ترکیبی آزمون شده اند. در نمونه آماری پژوهش تعداد 18 بانک در دوره زمانی سالهای 1386 تا 1396 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد ریسک و عملکرد بانکها به طور معنیداری تحت تاثیر فعالیتهای خارج از ترازنامه بانک قرار دارد. ضمنا نوع مالکیت بر رابطه بین فعالیتهای اقلام زیرخط و عملکرد بانکها اثر معنیدار و مستقیم دارد. اما نوع مالکیت بر رابطه بین فعالیتهای زیرخط و ریسک بانکها تاثیر معنیداری ندارد. سایر نتایج نشان داد که مطالبات معوق بانکها به طور معنی داری ریسک و عملکرد را تحت تاثیر قرار نمیدهد. نقدینگی بانکها به طور معنیدار بر ریسک تاثیر دارد اما بر عملکرد بانکها تاثیر ندارد. سپرده بانکها تاثیری بر ریسک ندارد اما بر عملکرد بانک به طور معنیدار و مستقیم عملکرد تاثیر دارد. تسهیلات اعطایی بانکها به طور معنیداری ریسک و عملکرد را تحت تاثیر قرار نمیدهد.
خلاصه ماشینی:
برای آزمون فرضیه دوم، طی مدل دوم رگرسیون تاثیر متغیر نوع مالکیت بر رابطه بین اقلام فعالیتهای خارج از ترازنامه و ریسک بانکها به همراه سایر متغیرهای تحقیق در صنعت بانکداری ایران آزمون شده است.
در نتیجه شواهد گردآوری شده از نمونه آماری از توان لازم برای رد فرضیه صفر برخوردار نیست و وجود تاثیر از نوع مالکیت بر رابطه بین اقلام فعالیتهای خارج از ترازنامه و ریسک بانکها به صورت معنادار تائید نشده است.
برای آزمون فرضیه چهارم، طی مدل چهارم رگرسیون تاثیر متغیر نوع مالکیت بر رابطه بین اقلام فعالیتهای خارج از ترازنامه و عملکرد بانکها به همراه سایر متغیرهای تحقیق در صنعت بانکداری ایران آزمون شده است.
653505 و با توجه به آماره نسبت بحرانی (t) که کوچکتر از قدرمطلق مقدار بحرانی 96/1 میباشد از وجود تاثیر این متغیر بر ریسک بانکها در سطح 95% اطمینان حمایت ننموده است، در نتیجه شواهد گردآوری شده از نمونه آماری از توان لازم برای رد فرضیه صفر برخوردار نیست و وجود تاثیر از مطالبات معوق بر ریسک بانکها در صنعت بانکداری ایران به صورت معنادار تائید نشده است.
004907 و با توجه به آماره نسبت بحرانی (t) که کوچکتر از قدرمطلق مقدار بحرانی 96/1 میباشد از وجود تاثیر این متغیر بر عملکرد بانکها در سطح 95% اطمینان حمایت نکرده است، در نتیجه شواهد گردآوری شده از نمونه آماری از توان لازم برای رد فرضیه صفر برخوردار نیست و وجود تاثیر از تسهیلات اعطایی بر عملکرد بانکها در صنعت بانکداری ایران به صورت معنادار تائید نشده است.