چکیده:
امروزه موزهها در جهان نقش توسعهای داخلی و خارجی دارند. «موزه»ها نهادی مؤثر در تعامل و همکاری بینالمللی بهشمار میآیند و در توسعة آموزش، مهارتهای خلاق، و خودباوری فرهنگی در کشورها نقش مؤثری دارند. تجربههای جهانی حاکی از این است که موزهها بهمثابة نهادی پویا در جامعه در ارتقای دانش عمومی در حوزة میراث فرهنگی بهطور مؤثری عمل میکنند و در کارآفرینی فرهنگی تأثیرگذار بودهاند. در آموزشْ دانشهای مرتبط با حوزة میراث فرهنگی، مطالعات موزه، و دانش موزهداری ازجمله آموزشهای پایه و تخصصی بهشمار میآیند. باوجود اهمیت موزه و پتانسیلهای بیبدیل موزهداری در کشور، چهارچوب مفهومی و عملیاتی موزه در ایران با فقر دانش حرفهای روبهروست. انتشار کتاب مطالعات موزه تاحدودی این خلأ را پر کرده است و فرصتی برای علاقهمندان این حوزة مطالعاتی بهوجود آورده است. کتاب حاضر هرچند بهلحاظ علمی و محتوایی با انتقاداتی روبهروست، باتوجهبه اینکه جزو پیشگامان در حوزة مبانی مطالعات موزه تلقی میشود فینفسه حرکت ارزشمند و روبهجلویی تلقی میشود. در این نوشتار، کتاب حاضر عمدتاً بهشکل محتوایی و علمی موردبررسی و نقد واقع میشود و پیشنهادهایی در کل متن مقاله ارائه شده است که تدوینکنندگان درصورت صلاحدید و وارددانستن آنها میتوانند در چاپ بعدی این موارد را مدنظر قرار دهند.
خلاصه ماشینی:
تجربههای جهانی حاکی از این است که موزهها بهمثابة نهادی پویا در جامعه در ارتقای دانش عمومی در حوزة میراث فرهنگی بهطور مؤثری عمل میکنند و در کارآفرینی فرهنگی تأثیرگذار بودهاند.
نگاه به نهاد موزه در شکل و ساختار درون موزه و نقشهای آن در جامعه در ایران همگام با تغییر و تحول جهانی نبوده است و از ظرفیتهای موزهها در کشور استفادة بهینه نشده است؛ درحالیکه در دنیای معاصر موزهها نقشی کلیدی در چشمانداز توسعهای جدید ایفا میکنند.
پس آثار فرهنگی بهمثابة موجودات زندهای هستند که میتوانند برای کشور زایش مداوم با کاربردهای متنوع و متعدد داشته باشند، لزوم تغییر پارادایم براساس این مبانی را باید در ادارة موزه و موزهداری در کشور امری مهم و راهبردی تلقی کرد.
آیا باستانشناسان و متولیان میراث فرهنگی کشور درمورد مکانهایی که کشف میکنند تفکر میکنند؟ آیا اساسا چنین رویکردی در ادبیات باستانشناسی ایران موضوعیت دارد؟ متأسفانه باستانشناسی ایران براساس شواهد موجود نوشتاری وارد این مباحث نشده است، درحالیکه دراساس فواید باستانشناسی در ارتباط ضمنی و آشکار با موزهها نهفته است.
آموزش موزهداری و رهیافتهای مدرن موزهداری در حوزههای فرهنگی، اقتصادی، و اجتماعی و توسعة مناطق با ایجاد پروژههای موزهای اعماز سایت ـ موزه و غار ـ موزه و همچنین مردمیکردن آن، لزوم آموزش این مباحث، و توسعة این نوع ادبیات در حوزة دانش موزهداری را بهویژه در دانشگاهها و برای آموزش دانشجویان بیش از پیش بهاثبات میرساند و پایة نگرش به بحث موزه و موزهداری جهان را شکل میدهد و بهتر است در چاپهای بعدی کتاب مطالعات موزه (اصول و مبانی) چهارچوب مفهومی و عملیاتی کارکرد موزه در جامعه لحاظ شود.