چکیده:
اقتصاد مقاومتی، نظریهای است که در سالهای اخیر توسط مقام معظم رهبری برای برنامهریزی در اقتصاد کشور مطرح شده است. سال 1395، از سوی ایشان، سال اقدام و عمل برای اقتصاد مقاومتی نامگذاری شده است. سوال اصلی تحقیق، این است که آیا اندیشه اقتصاد مقاومتی، پیشینهای در اندیشه و سیرة علمای شیعه در تاریخ معاصر ایران داشته است؟ ابتدا به مبانی نظری علما در ترویج و تحقق اقتصاد مقاومتی و سپس، با محوریت قراردادن مولفهها و الزامات اقتصاد مقاومتی، که توسط رهبر معظم انقلاب مطرح شده است، با مراجعه به اسناد و منابع تاریخی و با رویکرد توصیفی تحلیلی و با روش تحلیل محتوای کیفی، به بررسی این مولفهها و الزامات در اندیشه و سیرة علمای شیعه در تاریخ معاصر پرداختیم. بررسیها، نشان میدهد که عناوینی چون عدم سلطه کفار، عزت مسلمین، حرمت دوستی و مودت با کفار، پرهیز از اسراف و تبذیر و حرمت تشبه به کفار، از جمله مبانی نظری علمای شیعه در مباحث اقتصادی بوده است. همچنین، مولفهها و الزاماتی همچون استفاده از کالای داخلی و پرهیز از کالای خارجی، کارآفرینی و حمایت از تولید ملی، مردمی کردن اقتصاد، ممانعت از خروج سرمایههای ملی و اصلاح الگوی مصرف، که امروزه مطرح شده است، در سیرة و اندیشه علمای شیعه در تاریخ معاصر ایران وجود دارد. میتوان از روشها و اقدامات آنها، برای امروز به عنوان تجربیات موفق استفاده کرد.
خلاصه ماشینی:
3ـ در روایت هجدهم امام صادق( به عنوان یک قاعدۀ کلی تمام حبوبات را مشمول زکات ذکر میکنند منتها صدر و ذیل این روایت باهم ناسازگاری دارد؛ در ابتدای روایت امام( تأکید میکنند که پیامبر اکرم( تنها بر نه چیز زکات قرار دادند و زکات بقیه را بخشیدند و در جواب سؤال کننده که میگوید ما بار فراوانی از برنج داریم، تأکید میکنند که پیامبر بقیه را بخشیدند اما در پایان روایت، با بیان قاعدهای کلی میفرمایند: هرچه قابل کیل کردن با صاع باشد، زکات دارد.
در این روایت، مناط «قابلیت ذخیره سازی» برای محصولات کشاورزی لحاظ شده است که درباره حبوبات (که خشک هستند و زود فاسد نمیشوند مثل تمر(= خرمای خشک)، گندم و جو (در روایت هجدهم) وجود دارد و رطب (= خرمای تازه) که قابل ذخیرهسازی نیست همچون سبزیجات و میوهها از حکم زکات خارج شده است.
که با توجه به روایات دیگر، این روایت را باید مجمل دانست که با روایات دیگر تبیین میشود و تبیین آن همان است که در گذشته روایاتی بیان شد که اگر فروخته شود و ثمن آن یک سال بماند، زکات دارد.
در نقد این نظر میتوان گفت: برای اجرای «اصالة البرائة»، باید از ظهور روایات دال بر وجوب زکات در غیراز موارد نهگانه دست برداشت و یا بهگونهای آنها را توجیه کرد، همان طور که شیخ طوسی، علامه حلی و بسیاری دیگر، آنها را حمل بر استحباب و برخی نیز حمل بر تقیه کردهاند و الا با وجود چنین روایاتی، نوبت به اصل نمیرسد.