چکیده:
شهرگرایی شتابان و تمرکزبیش از حد جمعیت و فعالیت در شهرهای بزرگ کشورهای جنوب، موجبات تحولات شگرفی در نظام سکونتگاهی پیرامون آنها را باعث شده است. تجارب نظام برنامه ریزی کشور در هفت دهه اخیر حکایتگر آن است که سیاست تمرکزگرایی پیدا و پنهان در تمامی برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور و به ویژه در ناحیه کلان شهری تهران موجبات آهنگ سریع تحولات نظام کاربری اراضی را درپی داشته که از جمله پیامدهای آن ازهم گسیختگی مکانی _ فضایی نظام سکونتگاهی است. نتایج این پژوهش با رویکرد کاربردی به منظور سنجش سیاست تمرکزگرایی از طریق روش شناسی توصیفی _تحلیلی تحولات نظام کاربردی اراضی در ناحیه کلانشهر تهران، نشان میدهد که اعمال سیاستهای تمرکزگرایی در دوره پیش از انقلاب و بعد از آن، تحول نظام کاربری اراضی از پهنههای کشاورزی را به پهنههای نیمه صنعتی، خدماتی، تبدیل سکونتگاههای روستایی به سکونتگاه شهری کوچک و در نهایت ناپایداری توسعه در سکونتگاههای روستایی بوده است. از سوی دیگر، با بروزمحدودیتهای دیگر این سیاست در توزیع متوازن جمعیت_فعالیت و ناتوانی عملکردی کلان شهر تهران در ناحیه پیرامونی، شاهد انواع ناهنجاریهای کالبدی – فضایی همچون توسعه بیرویه فیزیکی شهر تهران، الحاق شهری، خزش و سکونتگاههای غیررسمی بودهایم که پایداری نظام سکونتگاهی منطقه کلان شهری تهران را با مخاطرات جدی روبرو ساخته است. در نهایت با بهرهگیری از اصول برنامهریزی فضایی و پیروی از سیاستهای تمرکززدایی درچارچوب رویکرد پویش ساختاری_کارکردی و پیوند فضایی _ عملکردی روستا_شهری پایداری نظام سکونتگاهی در مجموعه کلان شهر تهران قابل دستیابی است.
خلاصه ماشینی:
حال در بهره گیری از این رویکرد ها در تحلیل و توسعه مکانی _فضایی سکونتگاهی در فضاهای محلی _منطقه ای به ویژه آنجایی که روابط و مناسبات سکونتگاه - های روستایی و شهری در پیرامون کلان شهرها مطرح است ، نیاز به بسترهای فضایی مناسب برای تحقق نظام برنامه ریزی فضایی است .
درآمدهای نفتی موجب انباشت سرمایه در شهر و تاسیس صنایع مدرنی میگردد که از یکسو با پرداخت دستمزد بیشتر باعث جذب بخشی از نیروی مازاد روستایی شده و از سوی دیگر بدلیل سرمایه بر بودن و اشتغالزایی پایین سایر مهاجرین را به سمت بخش خدمات و یا به خیل بیکاران آشکار و پنهان شهری هدایت کرده و بروز پدیده های نابهنجار اجتماعی ، اقتصادی و کالبدی مثل حاشیه نشینی و توسعه حومه های فقیر بویژه در پیرامون شهرهای بزرگ و کلان شهرها را رقم می زنند ( اسدی ، ١٣٨١ : ٦٤ ) .
بنابراین با توجه به فرایند شهرنشینی و الگوی توسعه اقتصادی- اجتماعی و در نتیجه الگوی توسعه شهری، مهمترین راه تعدیل ازهم گسیختگی در سازمان فضایی محموعه کلان شهری تهران و کاهش مسایل کالبدی و اجتماعی و اقتصادی در پیرامون کلان شهر تهران اجرایی سیاست های تمرکززدایی از سرمایه و فعالیت ها از شهر تهران و توزیع آن بر اساس قابلیت ها و استعدادهای مکانی _فضایی نظام سکونتگاهی در مجموعه کلان شهری تهران است از سوی دیگر نظام مدیریت سرزمینی با قبول این سکونتگاههای پیرامونی به عنوان یک واقعیت فضایی و طرح ریزی مقرارت آمایشی نوین درصدد واگذاری اختیارات تصمیم گیری به نفع مدیریت محلی باشد تا از این طریق مدیریت حکمروایی محلی و افزایش مشارکت طلبی در منظومه های پیرامون کلان شهری افزایش یافته و از این طریق مناسبات و پیوند نظام سکونتگاهی در این ناحیه کلان شهری تهران بستر سازی شود.