چکیده:
بنیان هر دینی بر آموزههای آن دین استوار است. یکی از آموزههای مهم در یهودیت، انسانشناسی است. یهودیت اهمیت کلیدی برای انسان قائل است؛ تا جایی که این امر بر آموزههای دیگر یهودیت تاثیرگذار میباشد. یکی از ابعاد بسیار مهم وجود انسان که مورد توجه همة فلاسفه، متکلمان، عرفا و اندیشمندان بوده است، بحث روح و ویژگیهای آن است. توجه به این بعد وجودی و ترسیم جایگاه آن در انسان میتواند کلید حل اختلافات بین ادیان باشد.
این مقاله به صورت تحلیلی ـ توصیفی و با استفاده از تحقیقات، کتب، اسناد و منابع کتابخانهای مرتبط، تدوین شده است. حاصل آنکه با نگاهی به تاریخ یهودیت و کتاب مقدس و بعدها با تاثیر اندیشههای فلسفی یونان توسط فیلون، فیلسوف یهودی، دوساحتی بودن انسان و تاکید بر ساحت روحانی و مجرد به عنوان امری جاودانه در اعتقاد یهود، ثابت میشود.
خلاصه ماشینی:
باد، دم و نسیم در برخی موارد واژه روح در عهد عتیق به معنای باد و نسیم بهکار رفته است، و به باد و نسیم ترجمه شده است (محمدیان و دیگران، 1381، ص554).
گاهی نیز به معنای باهوش بودن است؛ مانند: «پس این دانیال بر سایر وزرا و والیان تفوق جست؛ زیرا که روح فاضل در او بود و پادشاه اراده داشت او را بر تمامی مملکت نصب نماید» (دانیال: 6: 4)؛ و در تعامل با انبیای بنیاسرائیل روح به عنوان مؤید دو یاریدهندة انبیاء در فعالیت بوده، که نمونههای آن در کتابهای انبیا بیان شده است (خواص، 1392، ص232).
در نزد مؤلفان تلمود، بدن همچون غلافی برای نفس است، و رابطة روح با جسم مانند رابطة خدا با جهان است (جلالیمقدم، 1384، ص139؛ کهن، 1949، ص76).
آنچه که از کتاب مقدس بیان میشود این است که خداوند روح یا نفس را در انسان میآفریند؛ و به بیان دقیقتر در او میدمد و در زمان مرگ آن را از انسان بازمیگیرد و دوباره برای داوری به او بازمیگرداند (همان، ص 78).
روح در کتاب مقدس به معنای متفاوتی بهکار رفته است، اما معنای مورد اراده ما در انسانشناسی یهودیت، آن معنایی از روح است که در ارتباط با انسان و به معنای حیاتدهنده میباشد و در مقابل جسم قرار میگیرد.
در مورد شاکلة انسان، اگرچه در عهد قدیم انسان را به موجودی متشکل از بعد زمینی و بعد آسمانی، که همان دمیدن روح و حیات داشتن تعبیر میکنند؛ ولی در دین یهود به دشواری میتوان تقسیم قاطع وجود انسان به جسم و نفس را پذیرفت، بلکه در اینجا بیشتر، کلیت انسانی موردنظر است.