چکیده:
پژوهشگران، گاه نسبت به غیاب شاطر عباس صبوحی از تاریخهای ادبیات دورة قاجاریه، ایراد روا داشتهاند و حتی این غیاب را یک نوع سانسور انگاشتهاند. بااینحال، بیگمان فقدان اسناد معتبر در بارة زندگی او و ورود پرشمار شعرهای غیرصحیحالانتساب به مجموعة شعرهای وی، باعث این غیاب بوده است. تذکرة شعرای معاصرین دارالایمان قم که طی دورة جوانی شاطر عباس تالیف شده است، با آوردن چکیدة احوال و نمونة اشعار صبوحی تا حدی این ایراد را رفع میکند. در مقالة حاضر بر اساس این تذکره به واکاوی زندگی و شخصیت صبوحی پرداختهایم. این مقاله با روش تحلیلی و تاریخی پیش رفته است و نتیجة آن نشان میدهد که صبوحی(1257-1315ق)، متولد در قم و متوطن و متوفی در تهران عصر ناصری، یک شاعر مردمی خوشقریحه با تعارضهای درونی میان «کمسوادی و اطلاع»، «تجرّد و عشق» و در برههای حتی «پریشانحالی و فراآگاهی» بوده است و همة این تعارضها به تعارض درونی اصلی وی، یعنی «عام بودن اجتماعی و خاص بودن فردی» بازمیگردند. همین تعارض، موجبات شهرت و محبوبیت او را میان عام و خاص فراهم آورده است و این دو طبقه، از زندگی وی روایات متناقضی هماهنگ با روحیاتشان به دست دادهاند، تا جایی که مطابق موارد مشابه، گاه در این باره داستانپردازیها و افسانهسازیها صورت گرفته است
خلاصه ماشینی:
پیشینۀ پژوهش منابع زندگی صبوحی ، بر شش دسته اند: دستة اول ، منابع مربوط به روزگار زنـدگی شاعر که تاکنون تنها، تذکرة فیض (۱۳۹۳، صـص ۳۸۳-۳۸۱) در ایـن دسـته مـی گنجـد، دســتة دوم ، منــابع متکــی بــه روایــات شــفاهی کــه نخســتین آنهــا نوشــتار «شــاطر عبــاس »([قــدس ]، ۱۳۰۴، صــص ۲۵۱-۲۴۷) اســت و همچنــین نوشــتار «شــاطری و شاعری »(زعیمی ، ۱۳۳۳، ص ۵) و مقدمة کتاب چهار دیوان (کفاش خراسـانی و دیگـران ، ۱۳۶۳، صص ۵۰-۴۳) از همین دسته اند، دسـتة سـوم ، مقدمـة جـزوة اول چـاپ سـنگی دیوان صبوحی (۱۳۰۶، ص ۲) که بیشتر نوشتارهای بعدی پیرامون نـام و نسـب شـاعر و تاریخ و محل تولد او و تاریخ و محـل وفـات وی از روی آن نوشـته شـده انـد، دسـتة چهـارم ، مطالـب کوتــاه و بلنـد تـذکره هــای متـأخر، ماننـد آنچــه ضـمن کتـاب هــای تحفۀالفاطمیین فی ذکر احوال قـم و القمیین (قمـی ، ۱۳۹۱، ج ۲، صـص ۲۱۵-۲۱۴ و ج ۳، صص ۳۶۵-۳۳۸)، مکارم الآثـار(معلم حبیـب آبـادی ، ۱۳۶۴، ج ۵، ص ۱۵۴۷) و سـخنوران نامی معاصر ایران (برقعی ، ۱۳۷۳، ج ۴، صـص ۲۲۵۳-۲۲۴۷) آمـده اسـت ، دسـتة پـنجم ، نوشتارهای دانش نامه ای ، مانند مطالـب الذریعـه الـی تصـانیف الشـیعه (الطهرانی ، ۱۴۰۳ق ، ج ۹-۲، ص ۵۹۶) و مؤلفــان کتــاب هــای چــاپی فارســی و عربی (مشــار، ۱۳۴۰ ج ۳، صص ۶۶۰-۶۵۹) و اثرآفرینان (نصیری و دیگران ، ۱۳۸۴، ج ۴، ص ۲۶) و سرانجام ، دسـتة ششم ، نوشتارهای مفصل تر نیمه تحقیقی ، مانند مقدمة «دیوان شاطر عباس صبوحی قمـی با شرح حال و آثار او»(طاهری شهاب ، ۱۳۴۲، صص ۲۸۵-۲۷۸) و نوشتارهای دنبالـه دار «شــاطر عبــاس ، یکــی از عــوام النــاس و شــاعری بااحســاس »(حــایری ، ۱۳۷۵، ش ۲۸، صص ۴۲-۲۷؛ همان ، ش ۲۹، صص ۵۰-۳۳؛ همان ، ش ۳۰، صـص ۲۱-۱۰؛ همـان ، ش ۳۱، صص ۷۳-۵۷) و مقدمة دیوان کامل شاطر عباس صبوحی قمی (۱۳۹۱، صص ۱۰۲-۱۵) روایات شفاهی مربوط به زندگی صبوحی که اساس دیگر نوشتارها دراین باره قـرار گرفته اند، عموما بدیهی ترین اصول فنی روایت را رعایـت نکـرده انـد، چنانکـه گـاه نـام راویان آنها مشخص نیست ([قدس ]، ۱۳۰۴، صص ۲۵۰-۲۳۷) و گـاه حتـی نـام مسـتعار مشهدی غضنفر گلجاری (طاهری شـهاب ، ۱۳۴۲، ص ۲۸۰)، یعنـی کـاربرد نـام مسـتعار غضنفر کله جاری ، شاعر مکتب وقـوع (گلچین معـانی ، صـص ۳۹۸-۳۸۶) را بـر پیشـانی دارند.