چکیده:
با اینکه در آثار بسیاری از فیلسوفان حقوقی رد پای تاکید بر برخی ویژگیهای قانون دیده میشود، اما تفکر نظاممند در خصوص این موضوع در قرن اخیر شکل گرفته است. ضرورت پرداختن به «ویژگیهای قانون»، «قانون خوب» و یا «با کیفیت»، در حقیقت برخاسته از تجربیات عملی دوران حیات «قانون» است که پس از آن بر اندیشه و نظر در باب آن نیز تاثیر گذاشته است. قانون، به عنوان ابزار تنظیم روابط انسانی با هدف محدود کردن قدرت و از بین بردن خودکامگی و پاسداری از حقوق شهروندان، خود در عمل با نقصهایی مواجه بوده که آن را از رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده مانع شده است. اندیشمندان معاصر در صدد رفع این نقصها و تبدیل «قانون» به همان ابزار سودمند در جامعه هستند. مطالعه پیرامون این ضعفها و راهکارهای رفع آن، اندیشه در باب «کیفیت قانون» را شکل داده است. این مقاله بر آن است تا مبنای نظری و ضرورت انجام مطالعات پیرامون مساله کیفیت قوانین را بررسی کند. سوالهای اصلی این نوشتار این است که چرا مساله کیفیت قوانین و بالا بردن سطح کیفی آن چه به لحاظ شکلی و چه از دید محتوایی ضروری است و مبنای نظری این ضرورت کدام است؟
خلاصه ماشینی:
ضرورت پرداختن به «ویژگیهایقانون »،«قانون خوب »ویا«باکیفیت »، درحقیقت برخاسته ازتجربیات عملیدوران حیات «قانون »است که پس ازآن بر اندیشه ونظردرباب آن نیزتاثیرگذاشته است .
قانون ،به عنوان ابزارتنظیم روابط انسانیباهدف محدودکردن قدرت وازبین بردن خودکامگیوپاسداریازحقوق شهروندان ،خوددرعمل بانقص هاییمواجه بوده که آن راازرسیدن به اهداف از پیش تعیین شده مانع شده است .
((Kelsen, 2005: 66, 73 اکنون پس ازبیان ضرورت این تفکیک ،به اختصارشرح داده میشودکه ویژگیهای ذاتیوعرضیقانون که درتمام مباحث مربوط به «کیفیت قانون »به آن هااشاره میشود، کدام هستند.
١«کیفیت قانون یاقوانین »درواقع سطح کیفیقوانین رابه مانشان میدهد؛آیاقوانین خوب هستندیا بد؟درحقیقت ،باپرداختن به مساله «کیفیت قوانین »به دنبال آن هستیم تاویژگیهای«قوانین خوب »رابیابیم .
شایدبتوان گفت دقیق ترین حرکت نظریبه سمت ضرورت پرداختن به مساله «کیفیت قانون »درفرانسه رخ داده که اندیشه نسبت به قانون راازمرحله «وضعیت قانونی» tatL’E) (galleبه سمت «حاکمیت قانون » (L’Etat de droit)سوق داده است .
(٤٥١وینگتن ،فولر،والدرون وآندیکت هم براین باورندکه صرف وجودقوانین ،حاکمیت قانون رابه طورکامل محقق نمیکندو«روشن »بودن و«قطعیت »لازمه آن است ,Fuller) 2001: 40, 41; Endicott, 2003: 185; Wintgens, 2007: 72, 73; Risch, 2010: 2, 13) بنابراین ،اصل «حاکمیت قانون »ایجاب میکندکه قوانین «روشن »و«ساده »باشند.
اکنون که مبناینظریوضرورت عملیپرداختن به مساله کیفیت قوانین مشخص شد، عباراتیرابررسیخواهیم کردکه به جای عنوان «کیفیت قانون »استفاده شده اند.
باتوجه به نتایج حاصل ازاین تحلیل ها،نتیجه آن است که «کارآمدی»و«بهره وری»یک قانون با«کیفیت »آن یکینیست وپرداختن به آنهاوبررسی«کارآمدی»و«بهره وری»یک قانون ، به حل مساله «کیفیت »آن کمکینمیکندومرادازاین سه عبارت نمیتواندیکیباشد.