چکیده:
خودمداری، تکروی و اقتدارگرایی ازجمله مفاهیمی هستند که در رویکرد
استشراقی در تبیین و توصیف هویت ملی ایرانی بر آن تاکید شده است.
استدلال غالب اصحاب این رویکرد در ریشهشناسی این معضلات هویتی.
استبداد تاریخی حاکم بر این سرزمین را منشا شکلگیری آن میدانند و تاکید
می کنند که این هویت خودمدارانه و استبدادزده موجب بازتولید استبداد
میشود. این دست پژوهشها، ویژگیهای فردگرایانه و خودمدارانه جامعه
ایرانی را وجه تمایز ما با جوامع غربی میدانند. این مقاله میکوشد این روایت
از هویت ملی ایرانیان را نقد کند و نشان دهد تاکید بر معضلات هویتی ناشی
از استبداد» نباید مانع از توجه به ابعاد روحیه جمعگرایی. مشارکتی و همیاری
بهعنوان ارکان و فضایل زیست مدنی ایرانیان شوند. این پژوهش یک بررسی
توصیفی و تحلیلی است و در گردآوری دادهها از روش مطالعه اسنادی با
تاکید بر سفرنامههای خارجی و ایرانی از دوره صفویه تا انقلاب اسلامی
استفاده شده است.
خلاصه ماشینی:
سالهاست که در مکتوبات و نوشتههای بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران حوزه مطالعات هویتی، روانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی تاریخی همواره بر این مشکل جامعه ایرانی تأکید میشود و یکی از دلایل توسعهنایافتگی و عقبماندگی جامعه ایرانی، تقدم منافع فردی بر منافع جمعی و عدم روحیه مشارکتی و همگرایی معرفی میشود.
دیدگاهی که به نظر میرسد واقعیتهای موجود در جامعه ایرانی را نادیده انگاشته و ویژگیهای منفی و نامطلوبی را به ایرانیان نسبت میدهد و خواسته یا ناخواسته با بهنقد کشیدن شخصیت ایرانی، الگوی «دیگری» مطلوب را به مخاطب معرفی میکند؛ بنابراین میتوان انتظار داشت که این نوع نگاه میتواند در فرایند سیاستگذاری در حوزههای مختلف سیاسی اجتماعی و حتی تربیتی تأثیرگذار باشد.
با رجوع به تجربههای تاریخی ایرانیان و منابع تاریخی و مردمشناسی در طول تاریخ با شواهد و نمونههایی روبهرو میشویم که گزارههای عامی همچون خودمداری و تکروی ایرانی را مورد تردید قرار میدهند و نشان میدهند که در گذشته در سطح وسیعی، ارزشهای معطوف به منافع «دیگری» در جامعه ایران وجود داشته است.
» (فیگوئرا، 1363: 310) ویشارد نیز ضمن اشاره به فرهنگ عزاداری و علاقه مردم به زیارت اماکن مقدسه به ظرفیت جامعه ایرانی در شرکت در کارهای خیر تأکید دارد: «اعتقاد به کار ثواب که تقریبا به تمام فرق در ایران نفوذ کرده است انگیزه مؤثری در خیرخواهی و دستگیری است» (ویشارد، 1363: 165) او معتقد است این عزاداریها و عشق و ارادت به معصومین(ع) نقش و تأثیر قابلتوجهی در تقویت حس همکاری و مشارکت و خدمترسانی به خلق دارد؛ و باید از این ظرفیت استفاده کرد.