چکیده:
هدف این مقاله بررسی ابعاد سیاستهای مهار و بازدارندگی در روابط روسیه و امریکا و تحلیل تأثیرات آنها بر منافع و امنیت ایران است. امریکا با تلقی روسیه بهعنوان قدرت تجدیدنظرطلبی که موقعیت برتر آن در عرصه بینالملل را به چالش میکشد، مهار این کشور را با همان ماهیت دوره شوروی با هدف تحدید نفوذ، قبض ژئوپولتیکی، کاهش وزن استراتژیک و تغییر رفتار آن به راستای منافع خود در دستور دارد. در سوی دیگر، روسیه که در سودای احیاء جایگاه قدرت بزرگ خود است، سیاست مهار را نه تنها تهدید و مانعی برای تحقق این آرمان، بلکه چالشی برای حکومتمداری بهینه جهانی نیز میداند. واکنش مسکو به راهبرد مهار امریکا بازدارندگی است که متناسب با نوع تهدیدات از نظامی تا اقتصادی و در سطوح مختلف داخلی، منطقهای و بینالمللی در پی تحقق آن است. نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و تمرکز زمانی بر دوره سوم و چهارم پوتین مهار و بازدارندگی در روابط مسکو و واشنگتن را در چهارچوب نظری همین مفاهیم بررسی و پیامدهای آنها را بر ایران خواهد سنجید. تصریح میشود که هرچند در روندهای جدید با متنوع و همزمان شدن تهدیدات و تهدیدگرها کاربست مهار و بازدارندگی با مشکلاتی همراه شده، اما نظر به استمرار رقابت قدرت و حساسیت مفاهیم ژئوپولتیک و امنیت در روابط روسیه و امریکا این دو راهبرد با پیچیدگی بیشتر استمرار خواهند داشت. در جمعبندی تأکید میشود که مهار و بازدارندگی در این روابط تبعات متفاوتی برای ایران دارند. مقاومت روسیه در برابر سیاستهای تهاجمی واشنگتن و تمایل آن به همکاری با ایران بهعنوان یک نیروی ضدهژمون از جنبههای مثبت و احتمال موضوع شدن تهران در مصالحه امریکا و روسیه در قالبِ مفاهیمی چون ثبات راهبردی جهت احتراز از هزینههای مهار و بازدارندگی از اثرات منفی این دو راهبرد بر منافع و امنیت تهران هستند.
The purpose of this article is to examine the dimensions of containment and deterrence policies in Russia-US relations and analyze their impact on Iran's interests and security. Considering Russia as a revisionist power that challenges its superior position in the international arena, the US is trying to contain Russia with the same nature of the Soviet era, aiming to limit influence, reduce strategic weight, constraint geopolitical power and change its behavior to serve its own interests. On the other side, Russia, which stands for the restoration of its great power status, sees the policy of containment not only as a threat and an obstacle to the realization of this ideal, but also as a challenge to good global governance. Moscow's response to US containment policy is deterrence, which is pursued proportionately to the type of threats differing from military to economic and at various domestic, regional, and international levels. This paper, with a descriptive-analytical approach, focusing on Putin's third and fourth terms, will examine containment and deterrence polices in Russia-US relations in theoretical framework of these concepts and their consequences on Iran. It is argued that although the application of containment and deterrence in new trends in international relations has been problematic due to diversification and simultaneous threats and threatenings, given the continuing competition for power and sensitivity of geopolitical and security matters in Russia-US relations, these two polices will continue with greater complexity. In summary, it is emphasized that containment and deterrence have different consequences for Iran. Russia's resistance to Washington's aggressive policy and its willingness to cooperate with Iran as an anti- hegemonic force is the positive side and being a subject to possible US-Russian reconciliation, for example under strategic stability concept, to avoid the costs of containment and deterrence is the negative effects of these two strategies on Tehran's interests and security
خلاصه ماشینی:
بر این اساس ، سئوال اصلی نوشتار حاضر این است که ماهیت و ابعاد اصـلی راهبـرد مهار و بازدارندگی در روابط روسیه و امریکا چیست و این دو راهبـرد چـه تـأثیراتی بـر امنیت و منافع ایران دارند؟ فرضیه اصلی این است که امریکا مهار روسـیه را در سـطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی در زیرموضوعات مختلف سیاسـی، ژئوپـولیتکی، نظـامی و اقتصادی به صورت مستقیم و گسترده با هدف تحدید و تعریف روسیه در مرزهای مورد نظر خود در دستور دارد و در مقابل ، روسیه بازدارنـدگی فعـال و جـامع را متناسـب بـا تهدیدات لازمه ای برای تأمین امنیت و منافع به ویژه احیاء جایگاه قـدرت بـزرگ خـود و مهار یکجانبه گرایی امریکا میداند.
در این بین ، تشابه ماهوی راهبـرد مهـارِ امریکـا علیـه ایران و روسیه از یک سو و رویکرد ضدهژمونی دو کشور از سوی دیگر، زمینه مثبتـی را برای همکاری تهران و مسکو جهت بازدارنـدگی مشـترک ایجـاد مـیکنـد و در مقابـل ، احتمال توافق مسکو و واشنگتن برای کاهش هزینه های مهار و بازدارندگی مـیتوانـد بـا مصالحه هایی از جمله در موضوع ایران همراه باشد که پیامد منفـی بـرای تهـران در پـی خواهد داشت .
در سال های اخیر، تضعیف هژمونی امریکـا از یـک سـو و احیـاء روسـیه در عرصـه داخل و خارج در سوی دیگر که با مقاومت بیشـتر آن در برابـر یکجانبـه گرایـی امریکـا، مداخلات نظـامی در گرجسـتان ، اوکـراین و سـوریه ، تقویـت نهادهـای روس محـور در «سیآیاس »، معرفی خود به عنوان وزنه تعادل امریکا، سـهم خـواهی از حکومـت مـداری جهانی، تلاش برای تأثیرگذاری بر روندهای امنیتی، سیاسی و امنیتی اروپا، تـلاش بـرای ایجاد شکاف میان امریکا و متحدان آن ، تلاش برای همـاهنگی و ائتلاف /محورسـازی بـا نیروهای ضدهژمون چون چین و ایران و مقاومت در برابر فشارهای بیثبات سـاز امریکـا در سوریه و ونزوئلا همراه شده ، بحث مهار (جدید) مسکو را به موضوعی جـدی بـرای امریکا بدل کرده است .