چکیده:
هدف: پژوهش حاضر بهمنظور تعیین وضعیت عناصر داستان در کتابهای گروه سنی «ج» منتشرشده در فاصله سالهای 1390 تا 1394 صورت گرفته است.
روش: این پژوهش بهلحاظ هدف از نوع کاربردی است که به روش تحلیل محتوا با رویکرد توصیفی انجام پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش را کلیه کتابهای داستانی گروه سنی «ج»، منتشرشده در فاصله سالهای 1390 تا 1394 تشکیل میدهد که از میان آنها تعداد 100 عنوان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی نظاممند انتخاب شد. ابزار گردآوری دادهها سیاههوارسی محققساختهای متشکل از عناصر داستانی شخصیتپردازی، طرح، فضاسازی، درونمایه، زاویه دید، سبک، لحن و تصویرپردازی بود. روایی صوری سیاههوارسی توسط چند متخصص حوزه ادبیات کودکان بررسی و تایید شد. تجزیهوتحلیل دادهها در سطح آمار توصیفی (توزیع و درصد فراوانی) انجام پذیرفت.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که بیشتر شخصیتهای داستانهای مورد بررسی از نوع انسان و شیوه غالب در بیان داستان بر اساس یک نظم تاریخی بهصورت پیشرونده بود. نمادگرایی کمتر مورد استفاده قرار گرفته و درونمایه بیشتر آثار از نوع آشکار بود. بهعلاوه، تصویرسازی و تجسم دارای بیشترین فراوانی در سبک داستانها بودند.
اصالت/ارزش: جلب مخاطبان کودک و نوجوان به خواندن کتابهای داستان از اهمیت وافری در شکلگیری شخصیت آنها برخوردار است و در این میان نقش استفاده موثر از عناصر داستان در راستای خلق آثاری جذاب و تاثیرگذار انکارناپذیر است. در پژوهش حاضر مشخص شد که نویسندگان داستانهای کودکان به برخی از این عناصر همچون شخصیتپردازی پویا، نمادگرایی و استفاده از لحنهای مختلف کمتر توجه داشتهاند و پیش از این، از این زاویه به بررسی داستانهای کودکان گروه سنی «ج» پرداخته نشده است.
Purpose: To analyze the fiction components of the children’s storybooks of the age group C published during 2010-2015.
Method: This is an applied research in terms of purpose which has been conducted using a survey method of content analysis with a descriptive approach. The statistical population of the research consisted of all the children’s books of the age group "C" published during 2010-2015 which were equal to 5787 titles and 100 of them were selected as the research sample using the systematic random sampling method. The data collection tool was a researcher-made checklist that included the narrative elements to be analyzed. The face validity of the checklist was examined and confirmed by several specialists in the field of children's literature. Data were analyzed at a descriptive level including statistical indicators of frequency and frequency percentage and displayed in the form of frequency distribution tables.
Findings : The results showed that most of the characters in the books reviewed were human and stories were narrated in a forward-looking manner based on a historical order. Furthermore, there was less use of symbolism and the theme of most works was more of the explicit kind. In addition, visualization and imagery were the most frequent elements in the style of stories.
Originality/value: Attracting children and young adults to reading storybooks has an important role in shaping their personality, while the role of effective use of the elements of story in creating attractive and influential works is indisputable. It was found out in the present study that some of these elements, such as dynamic personality, symbolism, and the use of different tones, have received lesser attention from the authors of the storybooks for the age group of “C”. Furthermore, the stories written for this age group has not been studied so far from this point of view.
خلاصه ماشینی:
Keywords: Children's and Young Adult Literature, Storybooks, Content Analysis, Narrative Elements, Age Group C Research on Information Science and Public Libraries; The Quarterly Journal of Iran Public Libraries Foundation; ISSN:1027-7838; Indexed in ISC, SID & MagIran Vol. 25, No. 1, Successive No. 96, Spring 2019 118 مقدمه ادبيات کودکان به مجموعۀ آثار و نوشته هايي گفته مي شود کـه بـه وسـيلۀ نويسـندگان متخصـص براي مطالعۀ آزاد کودکـان تهيـه مـي شـود و در همـۀ آنهـا ذوق و سـطح رشـد و نضـج کودکـان موردتوجه است (شعاري نژاد، ١٣٧٨).
ازاين رو، پـژوهش حاضـر بـا درک اهميـت موضـوع ، بـا هدف تعيين وضعيت عناصر داستان در کتاب هاي کودکان گروه سني «ج » درصدد پاسـخ بـه ايـن پرسش است که نويسندگان کتاب هـاي داسـتان کودکـان از کـدام عناصـر در داسـتان هـاي خـود استفاده مي کنند و نقاط قوت و ضعف آن ها در چيست ؟ بررسي هاي صورت گرفته در پايگاه هاي اطلاعاتي مرتبط همچـون ايرانـداک، مـگ ايـران و نورمگز حاکي از اين واقعيت بود که در ايـران بيشـتر پـژوهش هـاي انجـام شـده در حـوزة عناصـر داستان در کتاب هاي کودکـان بـا تکيـه بـر يـک يـا چنـد عنصـر خـاص در تـک داسـتان هـا و يـا مجموعه آثاري از يک نويسندة خاص بوده است و کمتر پژوهشي شناسـايي شـد کـه کتـاب هـاي منتشر شده در يک بازة زماني خاص را از لحاظ همۀ ابعـاد و ويژگـي هـا بررسـي کـرده باشـد.
بـااين حـال ، پـرداختن بـه تنهـا يـک عنصـر واحـد از عناصـر داسـتاني دسـت مايـۀ برخـي از پژوهش هاي اين حوزه قرار گرفته است کـه ازجملـه مـي تـوان بـه پـژوهش تقيـان (١٣٨٨) اشـاره داشت که با هدف بررسي عنصر شخصيت در ادبيات داستاني کودکان سال هـاي پـس از انقـلاب اسلامي، با روش تحليل محتـوا تعـداد ١٨٠ عنـوان از آثـار پرخواننـده را مـورد بررسـي قـرار داد.