چکیده:
همگام با تحولات و جریانهای نوپدید، وجوه نوینی از تعاملات در جهت فرصتسازیها و تبدیل آنها به موقعیتها به کار میرود. ازاین منظر به هر میزان که برداشت جامعتری از دیپلماسی و زیرسیستمهای مرتبط با آن حاصل شود، به همان نسبت امکان اثربخشی بیشتری برای سیاست خارجی دولتها فراهم میآید. لذا بررسی و شناخت راهبردها و تحرکات دیپلماتیک بازیگران فعال همچون دولت قطر (که با وجود عدم برخورداری نسبی از برخی مولفههای قدرت نظیر جمعیت یا وسعت سرزمینی، اما موفق به اخذ حدنصابهای قابل قبولی شده)، یکی از ضرورتهای مهم تعاملات بین المللی محسوب میشود. پرسش اصلی مقاله حاضر به بررسی الزامات رفتاری، راهکارها و بایستههای دیپلماسی نوین دولت قطر معطوف گردیده است و اینکه دوحه برای تبدیل شدن به کنشگری اثرگذار چه رویکردهایی را در حوزه دیپلماسی اتخاذ نموده است؟ فرضیه پژوهش این است که قطر حوزههای جدید دیپلماسی مانند دیپلماسی اقتصادی، رسانهای، آموزشی و یا میانجیگری را فعالانه در پیش گرفته و برنامههایی چون جذب سرمایهگذاری خارجی، تسهیل فضای کسبوکار، رونق گردشگری، دستیابی به علم و تکنولوژی روزآمد و تصویرسازی بین المللی را در دستور قرار داده است. شیوه تحقیق پژوهش توصیفی- تحلیلی و برمبنای روش کیفی است.
In coordination with new phenomena and changes, dipiomaey also has involved changes and the international actors, in regard to adopting themselves with future conditions, use the novel perspectives of diplomacy to creat opportunities and change them to useful situations. From this view, as much as the concept of diplomacy and its related subsystems are to be more comprehensive, the foreign policy of governments will be more effective. Thus, studying, recognizing and explaining diplomatic movements of other active actors such as Qatar governemet (which inspite of having no some relative components of power such as population and land extent) is one of the important methods to realize the international interactions. The main question of present article is studying the behavioristic obligations, novel diplomatic ways and necessaties of Qatare government and which diplomatic approach has been considered by Duha to act as effectively as possible. The hypothesis of this research is the effective use of new diplomatic domains such as economic, educational, mass media and mediative diplomacy, additionally, programs like importing external capital, facilitating business, developing tourism, getting access to modern science and technology, international imagery by Qatar govenement. The research method is of a descriptive- analytic and qualitative type.
خلاصه ماشینی:
پرسش اصلي مقاله حاضر به بررسي الزامات رفتاري ، راهکارها و بايسته هاي ديپلماسي نوين دولت قطر معطوف گرديده است و اينکه دوحه براي تبديل شدن به کنش گري اثرگذار چه رويکردهايي را در حوزه ديپلماسي اتخاذ نموده است ؟ فرضيه پژوهش اين است که قطر حوزه هاي جديد ديپلماسي مانند ديپلماسي اقتصادي ، رسانه اي ، آموزشي و يا ميانجي گري را فعالانه در پيش گرفته و برنامه هايي چون جذب سرمايه گذاري خارجي ، تسهيل فضاي کسب وکار، رونق گردشگري ، دستيابي به علم و تکنولوژي روزآمد و تصويرسازي بين المللي را در دستور قرار داده است .
( جدول ٣، موقع وزارة التخطيط التنموي و الإحصاء و المعهد الدبلوماسي بوزارة الخارجية ، ٢٠١٥: ٥) تحليل جدول مذکور بيانگر اين واقعيت است که درشرايطي که اغلب کشورهاي منطقه درگير بحران ها و تحولات سياسي و اجتماعي مردمي بوده اند، اما همچنان برآيند شاخص هاي اقتصادي و اجتماعي دوحه رشد صعودي داشته و دولت مردان قطري توانسته اند به بخش مهمي از اهداف خود دست يابند و با تقويت شاخص هايي مانند رشد شاخص GNI (مجموع درآمد ملي ) در جهت گسترش زمينه هاي ارتباطي با ساير کشورها و مناطق حرکت نمايند.
برخي از مهم ترين مزيت هاي بهره گيري از ديپلماسي عمومي عبارتند از : بکارگيري کانال هاي چندگانه ارتباطي داخلي و خارجي ، طراحي حرکتي آرام و مداوم در جهت تسخير افکارعمومي ، بسترسازي براي افزايش آگاهي ها و اعتماد مردمي نسبت به دولت ها و راهبردها و برنامه هاي آنها، ظرفيت سازي و تقويت فعاليت هاي اقتصادي از طريق ايجاد تعاملات اجتماعي با استفاده از ابزارهاي متنوع ، و نزديک کردن سنت ها و ايده هاي فرهنگي ، اجتماعي و سياسي با نرم هاي بين المللي و جهاني (آشنا، ١٣٨٤ : ٦) ب.