چکیده:
چکیده حجیت نسبی، دیدگاهی کم و بیش نوپدید است که میکوشد دیدگاه حجیت مطلق روایات تفسیری را به دیدگاه عدم حجیت این دسته از روایات نزدیک سازد؛ گفتنی است در میان طرفداران هر دو دیدگاه صاحبنظران وزینی به چشم میخورند از جمله خویی، معرفت و فاضل لنکرانی برای دیدگاه حجیت مطلق و افرادی مانند طوسی، نائینی و طباطبایی برای دیدگاه دیگر. حجیت نسبی که در چهارچوب منطق فازی قابل توضیح است، ارزشگذاری میزان حجیت روایات تفسیری را به حجت (ارزشگذاری یک) و غیرحجت (ارزشگذاری صفر) محدود نمیکند بلکه پیوستاری از ارزشگذاری را در نظر میگیرد به نحوی که روایت میتواند در گسترهای بین صفر و یک از حجیتی نسبی برخوردار باشد. به این ترتیب حجم زیادی از روایات تفسیری نه کاملاً کنار گذاشته و نه کاملاً پذیرفته میشوند بلکه «تاحدی» مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. از این رو، این مقاله با روش توصیفیـتحلیلی به تبیین دیدگاه قائلان به حجیت نسبی از جمله محمدی ریشهری، مسعودی و مصباح یزدی میپردازد و با تشریح کاربرد منطق فازی بر زیربنای دیدگاه حجیت نسبی متمرکز میشود. به این ترتیب، مشاهده خواهد شد که دو دیدگاه به ظاهر کاملاً متقابل را میتوان در قالب یک دیدگاه سوم جمع کرد.
خلاصه ماشینی:
آیتالله معرفت (جایگاه روایت در تفسیر قرآن، به نقل از ناصح، 1384: 71 ) ضمن تأیید نظر امام خمینی، با توسعه در مفهوم اثر، اثر را تنها محدود به اثر عملی نکرده و صرف صحت استناد به معصوم (علیه السلام) را نیز اثر شرعی بلکه بالاترین اثر دانسته زیرا دسترسی به فهم معصوم از یک آیه را ممکن میسازد که میتواند مصححی برای جعل حجیت خبر واحد باشد.
2. موافقان حجّیت روایات تفسیری و ادله ایشان در مقابل، برخی از علماء به حجیت خبر واحد در باب معرفتی و تفسیر رأی میدهند از جمله آیتالله خویی (البیان، 1430: 398) که معتقد است دلایل ظنی به اعتبار شارع جای دلایل علمی و یقینآور مینشیند و این امر اختصاص به احکام ندارد بلکه در هر موردی که از دلایل علمی پیروی میشود، کارساز است به نحوی که شرعاً در تمام موارد به جای یک دلیل علمی میتوان از آن بهره برد البته بهره مذکور را به لحاظ تعبدی میداند نه وجدانی.
بر اساس این رویکرد و نظر به قلت متواترات، گستره چشمگیری از اخبار احاد بعد از عرضه بر قرآن کریم و عدم تخالف تباینی حجت شمرده میشوند تا بتوان با در نظر گرفتن مخصصات و مقیدات وارد شده در روایات، ظواهر آیات حجت قلمداد شوند و مراد کامل کلام الهی فهم شود و به معنای متشابهات واقف آییم (معارف، حدیث، 1394: 106) جوادی آملی نیز مانند استاد خود علامه طباطبایی سنت قطعی و غیر قطعی را در مسائل عملی دارای حجیت میداند ولی در مسائل غیرعملی، سنت غیرقطعی را حجت به شمار نمیآورد و تنها در حد یک احتمال در نظر میگیرد (همان: 110).