چکیده:
برای تربیت، اهداف متفاوتی بیان شده است، اما در چارچوب فلسفی جان وایت - فیلسوف تعلیم و تربیت معاصر - هدف نهایی تربیت نهفته در «بهروزی فردی است که در گرو بهروزی دیگران است». وایت که موفق شده تا هدف نظام تربیتی خود را در برنامه درسی ملی انگلستان جانمایی کند، معتقد است که راهحل متخلقشدن متربیّان، هدف قراردادن دو چیز در نظام تعلیم و تربیت است: هر کودک به زندگیای شکوفا دست یابد و کمک کند که دیگران نیز چنین شوند. این رویکرد، دیدگاه سنتی موجود در تعلیم و تربیت را که در آن تنها بخش تربیت اخلاقی متوجه منافع دیگری است و دیگر بخشهای نظام تعلیم و تربیت متوجه منافع خود است، کنار مینهد و تمامی مراحل تربیت را متوجه به خود و دیگران مد نظر قرار میدهد. این تقریر ضمن دستیابی به راهحلی برای نزاع فلسفی بین خود و دیگری، توانسته است مسئله اساسی تربیت اخلاقی را که همان نحوه متخلّقشدن متربیّان به اصول اخلاقی است، سامان بخشد. در این نوشتار ضمن تبیین هسته اصلی نظریه وایت، مفاهیم «خودگزینی»، «دیگرگزینی» و رابطه آن با تربیت اخلاقی با تمرکز بیشتر بر آرای جان وایت بررسی شده است. برای تبیین و بررسی گزارهها و کشف نسبت دیگرگزینی با تربیت اخلاقی از روش توصیفی۔تحلیلی استفاده شده و منابع کتابخانهای ابزار پژوهش قرار گرفته است.
Training is said to have different purposes. Within the philosophical framework of John White—the contemporary philosopher of education—the ultimate goal of training lies in “individual wellbeing which owes to the wellbeing of others. ” White, who has succeeded to accommodate his goal of the training system within national curricula in the UK, believes that in order for trainees to development morality, they need to target two things within their educational system: every child should achieve a flourishing life and should help others to do the same. This approach rejects the traditional view of education according to which only moral training is directed at others and other kinds of training and education are directed at one’s own interests. On this approach, all kinds of training are directed both at oneself and at others. It offers a solution to the philosophical dispute of self and other, and can formulate the basic problem of moral training—that of trainees coming to develop moral characteristics. In this paper, we elaborate the core of White’s theory, and then consider ideas of “egoism” and “altruism” as well as their relations to moral training, particularly in White’s view. We have deployed the descriptive-analytic method and library sources in order to examine propositions and uncover the relation between altruism and moral training. [1]
خلاصه ماشینی:
جان وايت ١ ضمن بيان گزارشي از وضعيت مدارس در نيمه آخر قرن بيستم ، مسئله اصـلي در / متخلق شدن متربيان به اصول اخلاقي را ابهام آنان در کاربست اين اصول هنگام مواجهه با ديگران مي داند؛ اين که اخلاقا افراد خوبي باشند به چه معناست ؟ و چگونه مي تواننـد بـه فـردي اخلاقـي تبديل شوند؟ آيا وظيفه آنها اين است که تا حد ممکن براي ديگران بکوشند، يا اين که تنها به امـور خودشان توجه داشته باشند؛ بدون اين که دروغ بگويند، تقلب کننـد و آسـيب برسـانند؟ ( ,White ٨٤ .
متربي در اين رويکرد با اين پرسش مواجه است که آيا براي عمـل بـه هر اصل اخلاقي بايد به بهروزي خود به منظـور بهـروزي ديگـران خدشـه وارد کنـد يـا ايـن کـه بهروزي خود را مد نظر داشته باشد، حتي اگر به منافع ديگران آسيبي برساند؟ ضرورت و اهميت بحث در باب تربيت اخلاقي از آن رو است که برطرف کننده ترديد و ابهـام در مسائلي چون مباني تربيت اخلاقي ، تضاد ميان اهداف و روش هاي تربيت اخلاقـي ، اصـول و قواعد تربيت اخلاقي ، نتايج تربيت اخلاقي ، مفـاهيم و تعـابير موجـود در تربيـت اخلاقـي و ...
در اين مقاله ، با توجه به ديـدگاه تربيتـي جـان وايـت ، رويکـرد تربيتـي اخلاقـي او را بررسـي ميکنيم و بر مبناي آن نسبت ديگرگزيني با تربيت اخلاقي را در انديشۀ او ميکاويم و بـه راه حلـي براي رفع تعارضات و در نتيجه متخلق شدن متربيان که مسئله اصلي نظام تربيتي در حوزه اخـلاق است ، دست مي يابيم .