چکیده:
مقاله حاضر، براساس پژوهشی با عنوان جایگاه فلسفه در محتوای کتاب درسی تهیه شده است. مطالعه
حاضر از نوع توصیفی تحلیلی ١ است و پس از بررسی مفاهیم با ارائه نتایج به پیشنهادات کاربردی پرداخته
شده است. چهارچوب برنامه درسی عناصری را تعریف میکند که برای تدریس و یادگیری در مدارس
کشور، بنیادی هستند. این چهارچوب اصول و سیاستهایی را بیان میکند که به کلیهی تدریسها و
یادگیریها جهت میدهد. محتوای برنامهی درسی در بین عناصر و مولفههای نظام آموزشی از جایگاه و
اهمیت خاصی برخوردار است. از طریق محتواست که نظام آموزشی به طور مستقیم با شخصیت متربیان
مرتبط میشود و آثار گوناگونی در روح و روان آنان بر جا میگذارد. این عنصر به دلیل ویژگیها و
ماهیت خود از دیدگاههای فلسفی و باورهای مختلف اثر میپذیرد و هر دیدگاه فلسفی میتواند به آن
جهت خاصی بخشد، به همین دلیل تعیین سیاستهای کلی و اصول مبنایی انتخاب محتوا در برنامههای
درسی نظام آموزشی کشور بر اساس مبانی ضرورت پیدا میکند و کم توجهی به آن، محتوا و در نتیجه
متربیان را از جهتگیریهای اصلی نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور دور میسازد.
خلاصه ماشینی:
1- analytic-descriptive مقدمه محتواي آموزشي و پرورشي برنامه درسي ملي از دو بخش اساسي محتوايي تحت عنوان يادگيريهاي مشترک و حوزه هاي يادگيري تشکيل شده است ؛ صلاحيت ها و يادگيريهاي مشترک بايد در سازماندهي محتواي برنامه درسي هر يک از حوزه هاي يادگيري حضور و بروز داشته و همه ي خروجيهاي آموزش و پرورش به آن ها دست يابند (اسلامي، حسن ، ١٣٨٤).
خروجيهاي آموزش و پرورش چه قصد ادامه ي تحصيل در دانشگاه ها را داشته باشند و چه قصد ورود به دنياي کار، به دستيابي به صلاحيت ها و يادگيريهاي مشترک نياز دارند لذا اين نوع صلاحيت ها از بدو ورود متربي به دوره ي آمادگي تا پايان دوره متوسطه از طريق برنامه هاي درسي پيگيري ميشوند و اولويت اول آموزش به شمار ميآيند (مباني نظري تحول بنيادين در نظام تعليم و تربيت رسمي و عمومي جمهوري اسلامي ايران ، وزارت آموزش و پرورش ، ١٣٩٠).
اين سنت ديرين که به آغاز شکل گيري فلسفه اسلامي برميگردد، تاکنون بر تمام مشارب فلسفي اسلامي و بر تمام تعاليم منطقي سايه افکنده است ، به گونه اي که همواره فهم متن شاه کليد دريافت قواعد و براهين کليه مباحث فلسفي ميشود و اهميت آن چنان است که عده اي براي فهم و توضيح موارد ابهامات و ايهامات آن به شرح نويسي و حاشيه و تعليق بر متن مشغول شده اند (هاشمي، سيد احمد، ١٣٩١).