چکیده:
مطالعات اقتصاد مقاومتی برای آنکه بتوانند راهگشا باشند و مشکلات عملی کشور را حل کنند، اولا، باید مبانی نظری قوی داشته باشند، ثانیا، براساس چالشهای کشور به ارائة راهحل بپردازند، ثالثا، هرکدام بر حوزة خاصی متمرکز شوند، و رابعا این کار را پژوهشگرانی متمحض در این حوزة مطالعاتی انجام دهند. این مقاله با تحلیل محتوای 76 مقالۀ علمی و پژوهشی در هشت محور به نقد مطالعات پرداخته است. یافتههای تحقیق عبارتاند از: تمرکز عمده بر سخنان رهبری، کمپرداختن به مسائل اصلی اقتصاد کشور، عدم ارائة راهکارهای عملیاتی، عدم جامعنگری، موردمحورنبودن مطالعات، کمعمقبودن مطالعات ارزیابی عملکرد اقتصاد، تخصصینشدن نویسندگان، و درنهایت عدم درک جامع از اقتصاد مقاومتی. بهطور خلاصه بهنظر میرسد که بهنوعی متنپژوهی بر نظریات و واقعیات اقتصادی غلبه کرده است. پیشنهادهای پژوهش حاضر برای پیشرفت گفتمان اقتصاد مقاومتی، بهرهگیری از چهار منبع معرفتی معارف اسلامی، منظومة فکری رهبری، دانش اقتصادی، و تجربیات عملی بهصورت همزمان است. همچنین رصد و پایش مطالعات اقتصاد مقاومتی عاملی بسیار مهم در پیشبرد مفهوم اقتصاد مقاومتی معرفی شده است. درنهایت، پیشنهاد شده که با شاخصسازی برای سنجش اقتصاد مقاومتی در کشور به گفتمانسازی آن کمک شود.
If resistive economy studies want to solve our country's practical problems, they should at least have some properties: First, they must have strong theoretical foundations, second, they must provide solutions based on the country's challenges, third, each one must focuses on a particular area, and finally, it should be done by professional researchers in this study area. This paper reviews 76 scientific articles in the field of resistive economy in eight axes. Findings include: Major focus on the Leadership statements, Lack of attention to key problems of Iran’s economy, Lack of operational solutions, Lack of holistic approach, Lack of case studies, Shallow economic performance evaluation studies, Lack of specialized writers and ultimately Lack of comprehensive understanding of resistive economy. In short, it seems that content analysis research has overtaken economic theories and economy realities. The present study intended to promote the discourse of resistive economics by using the four epistemological sources of Islamic knowledge, the intellectual system of leadership, economic knowledge, and practical experience at the same time. Monitoring the resistive economy studies is a very important factor in promoting the concept of resistive economy. Finally, it is proposed to help build a discourse to measure resistive economy in the country.
خلاصه ماشینی:
مطالعات اقتصاد مقاومتی برای آن که بتوانند راه گشا باشـند و مشـکلات عملـی کشـور را حل کنند، اولاً باید مبانی نظری قوی داشته باشند، ثانیاً براساس چالش هـای کشـور بـه ارائـۀ راه حل بپردازند، و ثالثاً هرکدام بـر حـوزٔە خاصـی متمرکـز شـده و رابعـاً ایـن کـار توسـط پژوهش گرانی متمحض در این حوزٔە مطالعاتی انجام شود و درنهایت و به عنوان عامل پـنجم سیاست هایی که با عنوان اقتصاد مقاومتی وضع و اجرایی شده اند، باید بررسی شـده و نتـایج آن به عنوان بازخورد به نظام قانون گذاری و اجرایی کشور بازتاب داده شود.
از معدود مطالعات جالب توجه در زمینۀ سیاست گذاری میتوان به موارد زیر اشاره کرد: سیف (١٣٩٢) در مقاله ای با عنوان «مقدمه ای بر نقشۀ راه پیاده سازی سیاسـت هـای کلـی اقتصاد مقاومتی جمهوری اسلامی ایران »، به بررسی نقشـۀ راه پیـاده سـازی اقتصـاد مقـاومتی پرداخته و سه سطح کلان در این زمینه شامل سطح زیرین یا توان مندسـازی درونـی، سـطح میانی یا پایدارسازی ذاتی ، و سـطح زبـرین یـا الهـام بخشـی جهـانی را بـه عنـوان گـام هـای پیاده سازی و تحقق اقتصاد مقاومتی شناسایی و نتایج حاصل از هرکدام را بیـان کـرده اسـت .
سـمیعینسـب و همکـاران (١٣٩٥) در مقالـۀ «مـدل مفهـومی مطلـوب امنیـت غـذایی جمهوری اسلامی ایران در منظومۀ اقتصاد مقاومتی» با هـدف تـدوین مـدل مفهـومی امنیـت غذایی شامل شاخصه های اجرایی مقاوم سازی امنیـت غـذایی بـه خـوبی از هـر چهـار منبـع پیش گفته (منظومۀ فکـری رهبـری، معـارف اسـلامی، دانـش اقتصـاد، و تجربیـات جهـانی) بهره برده و یک مـدل مفهـومی تفصـیلی ارائـه مـیدهنـد کـه اگرچـه بـاز هـم کلـیگـویی به نظر میرسد، تمام ابعاد موردنیاز را در خود جمع کرده که میتواند با شاخص سـازی بـرای ارزیابی امنیت غذایی کشور و مقدار توفیق سیاست گذاریها مورداستفاده قرار گیرد.