چکیده:
تعریض از مباحثی است که درخصوص آن بین بلاغتدانان، اختلاف بوده است. این صنعت در شعرشاعران مختلف نمود داشته، اما در شعرحافظ به شکل بارزتری متجلّی شده است بهگونهای که بدون در نظرگرفتن آن، معانی بسیاری از اشعار حافظ دریافت نمیشود. یکی از جلوههای زیباییشناسی شعر حافظ، ایهام هنری آن است. دلایل مختلفی از جمله روح عنادی و سرکش خواجه و مشرب عمیق انتقادی و افکار و عقاید سنتبرانداز او باعث شده تا گناهکاری و تزویر مخالفان خود را افشا کند و با تعریض به تمسخر بگیرد. او در غزلیات خود در قالب کلمهها و جملهها، تعریضهایی را نهفته است که درک معنای شعرش تنها با شناخت این ابزار هنری ممکن است. در این مقاله سعی بر آن است هرچند مختصر با مطالعۀ غزلیات حافظ، اغراض تعریض اعم از: استهزاء، بیان کثرت، حسن طلب، بیان آرزو، تشویق، مفاخره، اغراق، ریشخند، تنبیه، تحقیر و... شناسایی شود و دلایل زیباییشناسانۀ بهکارگیری تعریض و تنوع این صنعت در شعر او که بیشتر ناشی از نمودهای زبانی و ایمایی و روابط همنشینی و جانشینی میان نشانههای حاضر در زنجیرۀ زبانی و دیگر نشانههای غایب در بافت کلامی حافظ است؛ مورد تجزیهوتحلیل قرار گیرد.
Irony has always been a controversy among rhetoric thinkers and scholars. This figure of speech has been used in the works of different poets, but it has been manifested more clearly in Hafez works in such a way that the meaning of many of his poems cannot be understood without considering this figure. One of the resplendence of aesthetic of his poems is its artistic amphiboly. Different reasons such as his rebellious and deep critical soul and his divergent thoughts caused his opponents manifest their sin deception and he could ridicule them through irony. He has used such ironies in words and sentences in his Ghazals that we can understand his poems just through knowing these artistic figures. In this study, it has been tried to study briefly ironies through ridicules, the state of intensity, beauty of demand, wish expression, encouragement, boasting, exaggerating, ridiculous, punishment, disagreement, humiliating in his works. The reasons of using irony beautifully and its diversity in his poems have been studied as well, while its writing style has been manifested through language and associative and paradigmatic relations among the present signs in language chain and missed signs in Hafez’s verbal texture.
خلاصه ماشینی:
ساختار زيباييشناسي تعريض در غزليات حافظ علي آسمند جونقاني دانشيار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي ، واحد اسلامشهر، تهران ، ايران (تاريخ دريافت : ١٣٩٦/٠٦/٠٧؛ تاريخ پذيرش : ١٣٩٧/١٢/٠٥) چکيده تعريض از مباحثي است که درخصوص آن بين بلاغت دانان ، اختلاف بوده اسـت .
٣. دلايل زيباييشناسانۀ تعريض در شعر حافظ اگر بپذيريم حافظ شاعري است که همـاهنگي و تناسـب لفـظ و معنـا را يکجـا در سـاختار شعر خود حفظ کرده و رساترين و زيبـاترين ترکيب هـا و عناصـر زبـاني را در شـعر خـود اعجاز گونـه درهم تنيـده اسـت بايـد قـول مالارمـه يکـي از شـاعران سمبوليسـم فرانسـه را بپذيريم که ميگويد: «اگر همان چيزي را به همان نام که هست يعني به نام اصلي خـودش بناميم سه چهارم لذت و زيبايي بيان را از بين برده ايم ؛ زيراکوششي کـه ذهـن بـراي ايجـاد معاني و ارتباط اجزاي سازندة خيال دارد، بدينگونه از ميان ميرود و آن لذت کـه حاصـل جستجو است به صورت ناچيز درمي آيد» (شفيعي کدکني، ١٣٦٦: ١٣٩).
مثل : نقد صوفي نه همه صافي بي غش باشد اي بسا خرقـه کـه مسـتوجب آتـش باشـد (همان : ٣٢٦) البته در اين «معني گرداني هاي حافظ نقش لحن و تکيـه را در هنگـام قرائـت نبايـد ازنظـر دور داشت ، زيرا بسياري از مشکلات ما در تعبير و تفسير شـعر حـافظ برخاسـته از عـدم توجـه بـه ايـن تکيه ها و لحن هاي خاص است » (رستگار، ١٣٨٥: ٨٣) و گاهي ايـن لحن هـا خـود تعـريض ايجـاد ميکند و درک مقصود اصلي حافظ موقوف آگاهي به همين تعريض ها است .