چکیده:
معاملات اعتباری به عنوان بخش قابل توجهی از سرمایه در گردش مورد توجه تحقیق حاضر قرار گرفته است. تعیین میزان عرضه معاملات اعتباری (فروشهای اعتباری) همواره دغدغه مهم مدیران شرکتها برای مدیریت صحیح منابع و مصارف کوتاه مدت واحد تجاری بوده است. علارغم اهمیت زیاد موضوع معاملات اعتباری توسط واحدهای تجاری، ادبیات تحقیق به طور سنتی بیشتر بر روی مطالعه تصمیمات مالی بلند مدت متمرکز بوده و پژوهشگران نهایتا به سرمایه درگردش به عنوان یک موضوع کلی توجه کردهاند ولکن به یکی از مهمترین اجزا آن که همانا فروشهای اعتباری است توجه لازم را نداشتهاند. در پاسخ به نیاز موجود پژوهش حاضر به بررسی عوامل اثرگذار بر میزان فروشهای اعتباری میپردازد. پژوهش حاضرکیفی بوده و به جمع آوری دیدگاه خبرگان مالی از طریق پرسشنامهای ساختاریافته که روایی و پایایی آن به تایید رسیده است، میپردازد. جهت تحلیل نتایج از نرمافزارهای اس پی اس اس و آموس استفادهشده است. نتایج پژوهش نشان میدهد مدیران شرکتهای عضو بورس تهران جهت تعیین میزان فروشهای اعتباری به عوامل درونسازمانی از قبیل سرمایه درگردش، نسبت جاری، نسبت حاشیه سود، رشد فروش، دوره وصول مطالبات شرکت اهمیت زیادی میدهند. علاوه بر این، آنها هنگام تعیین میزان فروشهای اعتباری به عوامل برونسازمانی ازجمله رونق یا رکود فصلی، میزان انحصاری بودن محصولات تولیدی، شرایط تامین مالی از بانکها، و هم چنین سود آوری، نقدینگی و اهرم مالی مشتریان اهمیت بسیار میدهند.
Credit sale is a significant portion of working capital. Determining the credit sale amount is always an important concern of corporate executives in managing resources and consumption. This study followed qualitative method and used valid and reliable structured questionnaire.The results showed that managers use internal factors such as working capital, current ratio, quick ratio, profit margin and sales growth to determine credit sale amount. In addition they use some external factors such as, seasonal depression, bank financing conditions, the exclusivity, customer's profitability, liquidity and leverage of customer.