چکیده:
هدف: هدف از انجام این پژوهش در مرحلة اول، ارائه الگویی جهت سنجش ریسک مالیاتی و در مرحلة بعد، بررسی اثر ریسک مالیاتی و مسئولیت اجتماعی و همچنین اثر تعاملی آنها بر ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در چارچوب الگوهای قیمت گذاری تک عاملی، سه عاملی، چهارعاملی و پنج عاملی میباشد. هدف دیگر پژوهش، مقایسة قدرت توضیح دهندگی الگوهای قیمت گذاری داراییهای سرمایهای است. روش:برای رسیدن به اهداف پژوهش، دادههای 103 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390 الی 1396 جمع آوری گردید و با استفاده از تکنیک دادههای تلفیقی تجزیه و تحلیل شد. این پژوهش کاربردی و از نوع تحلیلی- تبیینی است. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان دادند که ریسک مالیاتی و مسئولیت اجتماعی بر ارزش شرکت در هر چهار الگوی قیمت گذاری داراییهای سرمایهای در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران اثر معنادار دارند. نتیجهگیری: تأثیر ریسک مالیاتی بر ارزش شرکت، معکوس؛ تأثیر مسئولیت اجتماعی بر ارزش شرکت، مستقیم، ولی اثر تعاملی ریسک مالیاتی و مسئولیت اجتماعی بر ارزش شرکت، معنادار نیست. همچنین در مقایسة الگوها نشان داده شد که الگوی پنج عاملی بازار تأثیر متغیر مستقل بر وابسته را بهتر از سایر الگوهای این پژوهش توضیح میدهد.
Objective: The aim of this study was to provide a model for tax risk measurment in the first step, and to examine the impact of tax risk and social responsibility as well as their interactive effect on the value of companies accepted in the Iranian capital market in single-, three-, four- and five-factor pricing models, in the next step. Another aim was to compare the explanatory power of the models of capital asset pricing. Methods: In this study, the data of 103 companies listed in the Tehran Stock Exchange, TSE, during the years 2011-2017 were collected, and then, analyzed using panel data estimation model. This research is an applied and analytical-explanatory one. Results: The research findings showed that tax risk and social responsibility have significant effects on the value of the company in all four capital asset pricing models in the companies in the TSE. Conclusion: The effect of tax risk on company value is an opposite effect, the impact of social responsibility on company value is a direct effect, but the interactive effect of tax risk and social responsibility on company value is not significant. Comparing the models, it is shown that the five-factor model explains the relationship between these variables in the Iranian capital market better than other models.
خلاصه ماشینی:
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان دادند که ریسک مالیاتی و مسئولیت اجتماعی بر ارزش شرکت در هر چهار الگوی قیمت گذاری داراییهای سرمایهای در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران اثر معنادار دارند.
برای آزمون فرضیة سوم پژوهش فرضیههای فرعی زیر تدوین شدند: فرضیة 3-1: اثر تعاملی ریسک مالیاتی- مسئولیت اجتماعی بر ارزش شرکت در چارچوب الگوی بازار، تأثیر معنادار دارد.
متغیرهای کمی اثرگذار بر شکاف مالیاتی که طی تحقیقات مشخص شده اند، شامل توانایی مدیریت (کمالی منفرد و علیاحمدی، 1396، فرانسیس17 و همکاران، 2013)، مالکیت نهادی (رضایی و نجاتی، 1396)، هزینة سرمایه حقوق صاحبان سهام و سود انباشته (گو18 و همکاران، 2013)، شفافیت اطلاعاتی (عابدی و صفری گرایلی، 1395)، اطمینان بیش از حد مدیریتی (عربصالحی و هاشمی، 1394)، راهبری شرکتی (مشایخی و سیدی، 1394)، تضاد نمایندگی (چیز و وایت16، 2014)، نوع مالکیت خانوادگی و غیرخانوادگی (چن19 و همکاران، 2010؛ دسای و دارماپالا، 2009)، عملیات بین المللی (ریگو21، 2003)، جبران پاداش مدیران (فیلیپس22، 2003) و همچنین متغیرهای کیفی موثر بر شکاف مالیاتی شامل: اندازه دولت، بار مالیاتی و درآمد مصرف کننده (صمدی و تابنده، 1392)، نرخ مالیات، پیچیدگی قوانین و مقررات، نبود سرمایه اجتماعی، تورم (هادیان و تحویلی، 1392)، عدم اشراف قانون گذار، دخالت نهادهای غیرمسئول، وجود معافیتهای وسیع، عدم استقبال از تسلیم اظهارنامه، نرخ نامناسب مالیاتی، عدم گسترش فرهنگ مالیاتی، ابهام در قوانین و مقررات مالیاتی برای مودیان، عدم شناسایی منابع بالقوه مالیاتی، عدم تبادل اطلاعات، ترویج ناکارامد فرهنگ مالیاتی، عدم ضمانت اجرا (نظریپور و ناصرآبادی، 1390)، عدم ترویج کارآمد فرهنگ مالیاتی در جامعه، فقدان باور مالیاتی در بین آحاد مردم جامعه، ضعف، تعدد و پیچیدگی قوانین و مقررات موضوعه در ارتباط با مالیات، بوروکراسی اداری و ساختار ناکارآمد مالیاتی، ناکارآمد بودن نظام و مکانیزم تشویق و تنبیه مالیاتی، عدم موفقیت در شناسایی کامل مؤدیان مالیاتی پایههای مختلف مالیاتی، الگوبرداری، یادگیری و برداشت از کردار و عملکرد سایر مؤدیان، وجود معافیتهای متنوع و متعدد در ساختار مالیاتی، عدم توانایی عملی، مهارتی برخی از مأمورین مالیات در ممیزی و حسابرسی،حساب سازی و کتمان درآمدی برخی از مؤدیان مالیاتی، تشخیص علیالراس مالیات، وجود فساد در میان مأمورین مالیاتی، پدیده پولشویی (زهی و محمدخانلی، 1389) و محیط رقابتی (کای و لئو20، 2005) هستند.
The effect of information transparency on the relationship between tax avoidance and firm value, Management Accounting, 9(31), 65-80 [In Persian].